آيا ما یک ملت بیدار هستیم ؟

همینکه ما نابسامانی ها را احساس می کنیم، همینکه برای بهبود آن کمر همت می بندیم، همینکه آواز اعتراض بلند می نمائیم، نشانه آن است که ما خواب نیستیم.
 اما آنچه ما مردم افغانستان را خراب و ویران کرده است، فقر شدید و اختناق بی مانند در نتیجه جنگهای متواتر و   جنگ های داخلی و اختناق و متعاقب آن سرازیر شدن  سیل پول مفت، رایگان و بی حساب برای بازسازی بود که تار و پود جامعه ما را از لحاظ معنویت سست ساخته است. در زمان بازسازی تا جایی زیاد کوشش گردید که معیار های انسانیت، لیاقت و حقانیت با پول بادآورده شده ، قدرت و چوکی معاوضه و معامله  شود. که در نتیجه رابطه های سطحی، قومی و حتی قریه ای جای ضابطه ها و دید ملی را گرفت. رفاقت ها با مدعا همراه شد، دموکراسی با  رنگ بدل در کشور به نمایش آمد.
آنچه از ثروت های مادی و معنوی را که ویران کرده ایم شوربختانه هنوز نتوانسته ایم بدیل منطقی و اصولی آنرا دریابیم و اعمار نمائيم.
با آنکه خانه‌ ها آباد شدند، سرک ها ساخته شدند، حتی باغ های  طوفان زده  دوباره سبز شدند ولی نفرت، خود خواهی، به جان هم زدن، فریب و دغا، فرهنگ زور، معاملات پولی در مقرری ها و  سیاست هنوز هم نتوانسته است جایش را  به محبت، تواضع، صداقت و راستکاری، بی ریایی  و وطن‌دوستی بی قید و شرط بدهد.
ولی ما همه می‌دانیم که بازسازی  یک پروسه طویل المدت است.  بدون شک ویرانی های مادی میتواند زودتر  آباد شوند ولی روان های زخمی و حس بی اعتمادی، به محیط با امن و مطمئن نیاز دارد تا دوباره به تعادل بیاید. در اینجا شعار جنبش نجات افغانستان از  بحران دقیقا صدق می کند  که ” صلح نیاز زندگی باهمی  و  آشتی ملی روح زندگی باهمی میباشد” .
   ما و شما هنوز در آغاز تدارکات صلح یعنی آنچه را که شدیداً به آن  نیاز مندیم ، قرار داریم، ولی هدف غایی دمیدن روح  زندگی باهمی است که آن عبارت از  آشتی ملی میباشد. تا در نتیجه مستقلانه ولی همه باهم به پا ایستاده شویم، همدیگر را بازو بدهیم که بایستیم تا جامعه به حیث یک ارگانیزم زنده و مرتبط باهم نفس بکشد، داد و ستد صادقانه داشته باشد و همه باهم یکجا تعریف مشترک از منافع ملی را داشته باشیم.  روح زندگی باهمی یعنی  آشتی ملی  باید به حیث جزء از روزمرگی های ما در همسایگی، محل کار، تربیون سیاسی، وسایل اطلاعات جمعی و داد وستد همانند روح در کالبد جامعه تبدیل شود.
آنگاهی که آشتی ملی سربلند کند، نفس تازه  در تن بیمار جامعه ما می دمد، آفتاب معنویت وطن بار دیگر طلوع خواهد نمود و آن وقت  ما به اصل خود خواهیم رسید. یعنی انسان  بودن  بار دیگر ملاک باهم بودن خواهد شد.
پوهندوی شيما غفوري

Comments are closed.