بحث

دوستان عالیقدر سلام.  مبرهن است که، تک  تک احزاب سیاسی، مترقي وملی کنوني  تاثیر قابل توجهی در رهګشايي روند صلح و مذاکرات داشته نمیتوانند، اما انچه  در دست آنهاست،  خاصتأ  حزب  ترقي ملي (ملی پرمختګ)، تلاش ورزیده اند با اعلامیه ها و نشرات، از منافع ملي و حقوق مردم دفاع نمایند.

باعرض ادب،  خواستم  بحثې  بر سوژه  وحدت خلقي ها بره اندازم، تا مګر ثمره ای  کوچکی از زحمات  شریفانه دوستان طی این مدت بدست آوریم.

از نوشته ها و موضعګیری ها چنان برداشت میتوان نمود، که علی الرغم  آرزومندی و صرف مساعي صادقانه، وحدت دلخواه بدست نیامد.  در زمره ی مبرمترین عوامل،  میتوان تفاوت فکری و ایدیو لو ژیک، ارتباط های فامیلي وګروهي ، عقده های ناشی از خاطره های ناګوار ګذشته و دست های نامريي دشمنان را بر شمرد.

آنچه  بنام «مرکز خانه خلقی ها» و یا «کمیته انسجام و تفاهم  د خلکو ګوند» بمیان آمده اند نمیتوانند  بدیل و الترناتیف احزاب کنوني ګردند، چنانچه « نهضت تفاهم » در اروپا نتوانست جاذبه ای قوی داشته باشد.  چرا؟ چون سایکولوژي روشنفکران وباورمندی آنان غیرازآنست که ما بحساب میګیریم:

با وجود اینکه همه روشنفکران، که پیشینه  ح د خ ا دارند، از لحاظ پرنسیپ پذیرفته اند و دايمأ  اظهار میدارند که دیګر به دنبال اتوریته و شخصیت رهبران قبلی خود نبوده، از تقدس لیدران ګذشته دست برداشته و موافق با  شرایط  زمان، برمبنای همګوني اندیشه های عصر حاضر جمع شده و مبارزه مینمایند، اما واقعیت چنین نیست؛

 هنوزهم  در جامعه سنتي و عنعنوي ما، بمانند  شمار زیاد جوامع دیګر، نقش شخصیت ، در جذب روشنفکران بمنظور تدوین، تکامل وتحقق یک آرمان،  جدأ قابل محاسبه است، ولو که این رهبر در قید حیات نیست.  بیایید به احزاب کنوني  که از پارچه های ح د خ ا  مجددأ تشکل یافته اند،  نګاه واقعبینانه اندازیم؛

در هریک از احزابی که از نو سر بر افراشته اند، هواداران این یا آن شخصیت سابقه ګرد آمده اند؛ بعنوان ثبوت ، در حزب ترقی ملي ( ملي پرمختګ)، مخلصان  موسس ح د خ ا،  نور محمد تره کي؛  درحزب ترقی ملی مردم، وفاداران ببرک کارمل؛ درحزب  ملي یووالی، هواخواهان حفیظالله امین؛ درحزب وطن، هواداران داکتر نجیب الله و بهمین منوال دراحزاب متعدد دیګر برمبنای سمپتی و محبوبیت به  موسسان و شخصیت های سابقه آنها ګرد آمده اند.

چنانچه نتیجه ی کوشش و مبارزه برای وحدت نیروها  درجریان سالهای متمادی نشان داد، همه احزاب از وقار و حیثیتت رهبر خود سرسختانه دفاع نموده و راه مبارزه وی را یګانه و برحق می دانند و حاضر نیستند با حزبی متحد شوند که پندار دیګرې درباره رهبر ایشان دارد. عده کثیر اعضای ح د خ ا که به هیچ یکي از ساختارهای موجود نه پیوسته اند، ظاهرأ منتظر اند تا حزب بزرګی ایجاد ګردد و به آن بپیوندند.

آرزوی شریفانه وجود داشت و تلاش صادقانه بعمل آمد تا درقدم اول، همه احزاب با پیشینه خلقي، دیوار ها را بشکنند و یک خانه بزرګ  حزبي برپا سازند، که با تاسف جامه  عمل نپوشید. از «مرکز» و یا از «کمیته تفاهم» ، چنانچه در فوق تذکر رفت، حزب بزرګی را نمیتوان ایجاد نمود؛  احزاب موجود، تشکیلات خود را تسلیم نخواهند کرد، و انانیکه سالها بدون ارتباط بودند، در چوکات و چارچوب نامعلومی جابجا نخواهند شد. حقیقت تلخ است، ولی آنرا باید پذیرفت!

بنأ، به «مرکز خانه خلقي ها» پیشنهاد دوستانه دارم؛ بیایید! با حزب ترقي ملي(ملي پرمختګ)، یکجا شوید؛

ـ حزبی که، اکثر اعضای آن مخلصان و همرزمان  شادروان نورمحمد تره کی، موسس ح د خ ا  اند، شخصیتې  که  ده های عمر خود راصادقانه وقف مبارزه  علیه استبداد  و کار شبانه روزی بخاطر ایجاد حزب دموکراتیک  بنام خلق  نموده؛

ـ حزب  ترقی ملی (ملی پرمختګ)، یګانه حزب سراسري  افغانستان است که اعضای آن با توده های مردم در ارتباط  نزدیک اند، از درد و رنج آنها آګاه و در دفاع از خواست های آنها ایستاده اند

 «مرکز خانه  خلقی ها»، با حزب ترقی ملي، یکجا ، با هم درکنګره حزب، برنامه کاري  را تصویب نموده و آنګاه کسي به کسي جذب نشده، بلکه، یکجا حزب بزرګتری را ایجاد خواهند کرد!  وآنګاه مبارزه برای اهداف بعدی را به پیش میبرند.

با عرض معذرت از دوستان میخواهم اجازه دهند، اسم خود را در بحث ننویسم، تا ابراز نظرها فقط  با محتوای نوشته مرتبط باشند.  ممنون.م.صاپی ۲۰/۱/۱۳۹۸ (۱۹/۴/۲۰۱۹)

Comments are closed.