حقیقت یا سرآب

IMG_0495صمد کارمند ‌

چهار دهه گذشته پر از فراز ونشيب بود سالهائ جنگ و ويرانئ ، سالهائ اميد ها و شكست ها ، طئ اين مدت احزاب و حاكميت ها أمدند و رفتند ، قدرت و عملكرد هائ خويش را به نمايش گذاشتند مردم و وطن تجارب و درسهائ تلخ و شيرين را امتحان كردند . مشخصه بارز سالهائ قبل رفت و امد قدرت هائ بزرگ در سرزمين زيبائ ما بود هر كدام بخاطر منافع خويش لشكر كشئ نمود و در نهايت انسان ميهن ما كشته و كشور ويران گرديد .
انانيكه ارمانهائ انسانئ و وطنپرستانه بخاطر رشد و ترقئ جامعه و مردم داشتند كنار زده شدند ، از انجمله حزب دموكراتيك خلق أهداف بزرگ انسانئ ، ملئ و دموكرات برائ اينده بهتر افغانستان طرح و پيشكش نمود اما متاسفانهً در نتيجه اشتباهات درونئ و عدم شرايط نا مناسب جامعه ، ادامه جنگ و خشونت از جانب مخالفين و حمايت غرب از انان، حاكميت اين حزب به مثابه بيانگر و مدافع منافع طبقات و أقشار زحمتكش كشور و روشنفكران وطنپرست ترقيخواه بر سقوط مواجه و أعضائ حزب به جزاير مختلف تقسيم و حتا در بعضئ موارد در تقابل هم قرار گرفتند ، در بيش از دو دهه اخير بنابر تلاش هائ يكتعداد وطنپرستان با اتكا به بدنه ئ دموكراتيك خلق سازمان ها و احزاب مختلف كه تقريبأ همه دارائ پروگرام و أهداف مشترك اند ايجاد و داخل سيستم سياسئ افغانستان شدند ، اما تجارب و درس هائ سالهائ سپرئ شده نشان داد كه نقش و رسالت احزاب ملئ ، مترقئ و دموكرات در روند سياسئ ، دموكراسئ ، عدالت اجتماعئ ، ازادئ بيان و دولت دارئ خوب به تنهايئ برجسته گئ خاص نداشته و در ضمن خود اين احزاب به نحو خواستند بدون ارزش دادن به تاثیر گذاری حزب خویش داخل قدرت شوند
طئ سالهائ سپرئ شده بار بار وحدت و كنار آمدن اين احزاب در زير يك چتر واحد مطرح شد به خصوص شش سال قبل حزب متحد ملئ و نهضت ميهنئ ( بعداً حزب مردم  ) پيمان وحدت بستند به ياد دارم كه با چه شور و شوق وطنپرستانه پروسه ئ ادغام تشكيلاتئ اغاز و ختم يافت ، طرح برنامه و اساسنامه حزب آماده و نماينده گان برائ كنگره واحد حزب از سراسر كشور و خارج كشور انتخاب و روانه كابل شدند ، هر جائ اميد وارئ برائ يك تشكل نيرومند و كارا وجود داشت اما با تا’سف و درد كه اين پروسه بزرگ ملئ و سياسئ مورد توطئه مقام پرستان و افراد خود خواه قرار گرفت ارزش هائ بزرگ وطن ، مردم و جنبش ترقيخواهانه قربانئ أهداف غير ضرورئ و معامله گرانه شد و در نتيجه هر دو حزب در پئ تدوير كنگره هائ جداگانه خويش رفتند حتا وحدت درونئ خويش را هم حفظ كرده نتوانستند و هر دو به جريان هائ مختلف تقسيم و زمينه ائ تقابل وسيعتر شد و صدها فرزندصادق و وطنپرست كنار رفتند و هزاران تن نا اميد و بئ اعتماد شدند . آن زمان هم مانند سالهائ دوران وحدت خلق و پرچم كه هيچگاه يك حزب واحد نشدند متحد ملئ و نهضتئ ها در حلقه خود باقئ ماندند با وجود ادغام تشكيلاتئ و اعلان حزب واحد جلسات جداگانه و مخفئ خود را داشتند و صرفأ خود را ايينه مقام ها ميديدند .
پس از سالهائ سكوت و تنهايئ امروز باز هم صدائ وحدت خواهئ و كنار آمدن ها بلند شده و همه خواستار يك حركت ترقيخواهانه برائ نجات وطن و مردم از حالت بحرانئ سياسئ كشور اند اين همه را ميتوان به ديده قدر و اميد وارئ ديد در صورتيكه دست ها واحد شوند و سنگ اندازئ ها قطع و باور به انچه ميخواهند داشته باشند .
به منظور بهبود أمور و نتايج مثبت ، أيده هاو نظريات خويش را با شما عزيزان شريك ميكنم اميد وارم دور از عقده ، تعصب و أمراض كهنه ديروز در تكميل ان كمك و در نهايت مؤثر واقع شويم برائ فردائ بهتر و ساختن خانه ی مشترك ما .
⁃ تا زمانيكه ما از گذشته ارزيابي دقيق نداشته باشيم اينده را نميتوان بهتر ترسيم كنیم ،  بنابرین ضرور است گذشته سياسئ ، حزبئ و حتا قدرت را همه جانبه ، علمئ و با ديد ژرف نقد و بررسئ كنيم با اشتباهات و كمبود ها خدا حافظئ  و جهات مثبت را نشانئ و شامل أهداف دور و نزديك خويش سازيم . با انانيكه پروسه وحدت شش سال قبل را به شكست مواجه نمودند برخورد قاطع دور از هر نوع معامله و پنهان كارئ داشته باشيم .
⁃ برائ يك حزب فعال و نيرومند انديشه بزرگترين سلاح فعاليت و بيان چهره واقعي ان است ، بسيارئ از رفقا هنوز فكر ميكنند كه ما همانا حزب ديروز ايم و با آن روش و سياست ها ميتوانيم دو باره خود را در جامعه مطرح كنيم به فكر من ايجاد حزبئ با خيال و حواس ديروز نه هم ضرور است و نه هم مفيد امروز را باید در زمان خودش ديد و متناسب با دنيائ امروز انديشه و سياست هائ خويش را عيار و به پيش رفت البته ارزش هائ مفيد و مطلوب سياست هائ ديروز  را غنئ ساخت و ادامه داد ما نبايد به وحدت چهره ها و افراد تاكيد نماهیم هر گاه انديشه ی ما مولود ادویه ی درد مریض امروز و نسخه ی خوب برای فردای او باشد ، پس هماناست که مردم خود بخود در کنار ما قرار میگیرند .
حزب نو به ساختار دموكراتيك و همه گير  ضرورت دارد بهتر خواهد بود تا مسوولين و رهبرئ كوتاه مدت انتخاب و ميدان داده شود به همه ائ انانيكه شايسته گئ رهبرئ و سازماندهئ را دارند .
⁃ در طئ سالهائ سپرئ شده يكتعداد شخصيت ها و أعضائ احزاب مطرح شده دلسرد و گوشه ائ تنهايئ اختيار نموده اند ضرور است به هر يك مراجعه و قناعت شان فراهم و دوباره به خانواده ازادئ خواهان ، ترقئ خواهان و مبارزين نجاب وطن و مردم بسيج شوند .
⁃ يك واقعيت عينئ را بايد پزيرفت كه بيشترين اعضائ اين احزاب همان هائ اند كه ديروز در حزب دموكراتيك خلق حضور و فعاليت داشتند جوان ترين اين نسل بيش از پنجاه سال عمر دارند و در دو دهه اينده بيشترين اينها را از لحاظ جسمانئ و روانئ با خود نخواهيم داشت انجاست كه بحران سياسي جنبش را تهديد ميكند پس چي بهتر است به جوانان أعم از دختران و پسران تكيه نماهیم و زمينه دهيم برائ ساحه فعاليت و عملكرد جوانان .
امروز اكثريت مسؤولين اين احزاب را كهن سالان تشكيل ميدهند و يكتعداد يك قدم هم از موقف و وظيفه خود عقب نميروند در حاليكه اين درك را دارند كه جوانان بهتر و بيشتر و در پهلوئ انها برائ جنبش ترقيخواهانه با ارزش و مفيد اند ، لازم است تا از تجربه ، درك و فهم بزرگان كه سالهائ طولانئ جوانئ و زنده گئ خود را وقف وطن و مردم نموده اند استفاده شده و در صورت ضرورت مشاورين خوب باشند . تكيه بر جوانان و زنان به معنئ اينده روشن و بهتر از امروز بوده درعدم موجوديت جوانان و زنان فاجعه جبران ناپزير پيشرو خواهيم داشت . بهتر خواهند بود تا حزب را از مرد سالارئ نجات دهيم و ساحه فعاليت و موجوديت زنان را وسيعتر سازيم .
⁃ انچه ميخواهم به صراحت بيان دارم اينست كه ايجاد يك حزب واحد و سراسرئ همه ائ بقايائ دموكراتيك خلق و شخصيت هائ ملئ ، مترقئ و دموكرات دور از امكان بوده و شايد هم ضرورت ان احساس نگردد و از طرف دگر تجارب و درس هائ پنج دهه گذشته نشان داده كه رهبران احزاب پس از اتحاد هنوز هم در فركسيون و حلقه های خود باقئ اند و در فكر رهبر شدن قرار دارند پس چي بهتر است تا در انديشه ائ ايجاد جبهه وسيع نيرو هائ ملئ، مترقئ و دموكرات شويم ، اين جبهه متشكل از احزاب ، سازمان ها ، نهاد ها و شخصيت هائ مستقل بوده و سيتم رهبرئ ان دورانئ باشد از طريق جبهه ميتوان نقش فعال را در سياست و رهبرئ جامعه به عهده داشت در اينجا نبايد گرفتن قدرت و مدغم شدن در قدرت مطرح باشد بلكه مبارزه از طريق نهاد هائ انتخابئ جوهر كار را تشكيل دهد ، كانديد هائ مشخص را به نهاد هاي انتخاباتي كشور به خصوص شورا هائ محلئ ، پارلمان آرائه و پشتيبانئ كرد . جبهه بايد به مركز اپوزيسيون قوئ ، فعال ، مثبت و نيرومند تبديل شود .
رفقا و دوستان گرانقدر !
وحدت را نميتوان خريد ، وحدت را نميتوان گدايئ كرد ، وحدت را نميتوان در لابلائ كتاب ها جستجو كرد ضرور است برائ وحدت اعتماد سازئ كرد و قلبأ به ان وفادار بود و شجاعانه رزميد در غير ان حقيقت نئ بلكه سراب خواهد بود . بگذار انچه ميسازيم انعكاس دهنده ائ خواست هائ بر حق مردم بخاطر دموكراسئ ، عدالت اجتماعي ، ازادئ ، صلح ، امنيت و رسيدن به جامعه داراي تمدن و پيشرفت انسان و انسانيت باشد . ما به دگرگونئ فرهنگئ و فكرئ نياز مبرم داريم .

Comments are closed.