روابط اجتماعی و خصوصیات اخلاقی رهبری

میرمحمدشاه رفیعی12744694_1575801869401603_1367888766841542751_n

مطابق تجارب تاریخ کهن سرزمین ما وهدایات رهبران صدراسلام،عارفان اهل علم وطریقت خصوصیات یک رهبرموفق این چنین فهرست گردیده است:

رهبرباید با پرهیزگاران و راستگویان پیوند داشته باشد و زیردستانش را طوری پرورش میدهد که نه از او ستایش کنند و نه اورا به اعمال زشت تشویق نمایند،ستایش بی اندازه زیردستان باعث خودپسندی و سرکشی رهبر می گردد.

نیکوکار وبدکار باید مشخص باشند وزیرا درصورت عدم شناخت وتفریق بدکار ونیکوکار،نیکوکار درکارهای نیک بی رغبت و بدکاربه انجام اعمال زشت وناپسند تشویق میگردد.

رهبرموفق بدکار ونیکوکار را به اندازه کردارشان مکافات ومجازات نماید.رهبران اموردولتی غرض جلب اعتماد مردم به مردم نیکوکاری میکنند ونمیخواهند به جبرواکراه مردم را به انجام کارهایی سوق دهند که آنرا دوست ندارند.کسب اعتماد و حمایت مردم ی آرزوی دایمی رهبری کارآزموده است زیرا حمایت مردمی رنج طولانی ومشکلات رهبری را کم میسازد.

رهبرمکلف است تا به آنانیکه احسان میکنند  و کردار نیک دارند اعتماکند و به انسانهای بدرفتار ،بدگمان باشد.

آداب و سنن پسندیده بزرگان جامعه و ملت وعواملیکه  اعضای جامعه را با هم پیوند داده نباید برهم زده شود.برهم زننده گان سنتهای پسندیده و افتخارات تاریخی مستوجب مجازات هستند.گفتگو با دانشمندان وبحث فراوان با کارشناسان و متخصصین امور غرض برقراری نظم بهتر و تطبیق قانون وظیفه دایمی رهبر میباشد.

کارهایی است که باید رهبر خود انجام دهد و کارهایی را باید دیگران اجراء نموده و رهبراز اجرای آن نظارت وکنترول به عمل آورد.

رهبرباید خود به کارگزاران دولتی پاسخ دهد و پرداختن به رفع نیازمندیهای مردم را که دیگران از انجام آن ناتوانند بعهده گیرد.رهبر کار هر روز را درهمان روز انجام دهد زیرا هر روز کار مخصوص خودرا دارد.

رهبر باید بخشی از وقت خودرا در روز وشب برای رفع نیازمندی های شخصی وخانوادگی خود اختصاص دهد،ازجمله ضروریات شخصی هر رهبر عبادات ،انجام فرایض دینی ،کسب معلومات وارتقای دانش ،تفریح واستراحت ضروری است اما نه به آن اندازه که مانع اجرای وظایف رهبری او گردد.

پنهان بودن رهبر از نظر مردم و عدم تماس و آمیزش وسیع او با زیردستان نمونه تنگ نظری و کم اطلاعی او از امورجامعه میباشد.دوری از مردم مانع کسب آگاهی واطلاع رهبر از آنچه در جامعه جریان دارد گردیده و باعث میگردد تا کاربزرگ کوچک و کارکوچک بزرگ جلوه کند.درهمین حالات زیبا زشت و زشت زیبا گردیده وباطل در لباس حق می درآید.

زمامدار و رهبرموفق آماده جانبازی در راه حق و انجام کار نیک میباشد.

مردم با رهبران بخیل وتنگ نظر خواستهای شان را درمیان نمیگذارند واز همچو رهبران مایوس میگردند.

در سراسر تاریخ مردم از ستم کارمندان و نقض عدالت اجتماعی و انصاف در امور زندگی رنج برده و و رنج میبرند.رهبران موفق میکوشند تا اعمال مراجع حراست از قانوان و حقوق مردم را تحت کنترول خویش داشته باشند.

رهبران جهان را در مسیر تاریخ خویشاوندان خودخواه و چپاولگر بدنام و به شکستهای دلخراش وخونین سوق داده اند.رهبر نباید با همچو عزیزان وخویشاوندان اعتماد کنند و بطور مشخص نباید قراردادهای اقتصادی ،ساختمانی و ترانسپورت به نفع خویشآوندان رهبران صورت گیرد.دیده میشود که سود رسیده به اقارب فاسد باعث زیان غیرقابل جبران برای رهبر و زمامدار میگردد.

رهبرمکلف  به رسانیدن حق ومفاد به کسی است که او مستحق آن است ودراین راه رهبر باید شکیبا واستوار باشد.

درصورت عدم توانایی به انجام کار رهبرآگاه ،عذر و ناتونی خودرا آشکارا به مردم بیان داشته و بکوشد تا مردم را از بدگمانی وسوءتفاهمات نجات دهد،رفع بدگمانی مردم بزرگترین مهربانی به مردم است.

دیده میشود که خصوصیات اخلاقی وروابط اجتماعی کامل را هیچ از رهبران جهان نداشته اند وعده ی محدود از رهبران موفق با بیشترین خصوصیات که در بالا ذکر گردیده آراسته بوده اند.

خصوصیات عالی اخلاقی و روابط نیکوی اجتماعی رهبری میتواند درانجام به موقع وظایف ومسولیتهای رهبر وصلح وثبات جامعه وترقی و شگوفایی کشور نقش وتاثیر به سزایی داشته باشد.

Comments are closed.