فکر چیست؟ (بخش اول)

رحیم حبیبیرحیم حبیبی

فکر در حقیقت یکی از دغدغه های بسیار پیچیده بشر از همان اوان حضورش در طبعیت , تا ابد بمثابه یک ی از حربه و ابزار , یا او را بمدارج بالای انسانی ارتقا داده و یا برعکس اورا به پلید ترین ووحشی ترین موجود روی زمین مبدل ساخته است .

فکر یعنی پدیده که جریان زنده گی همه ای بشررا , تحت ادره و نظارت خود , قرار داده است .
علما ی عرصه های فکری و روان شناسی درینمورد تعریفی چنین داده اند :
فکر یکی از اعمال ذهنی بشر است که با بکار گیری ان , بشر توان شناخت و یا تحلیل مسایل را بصورت تجربی و استدلالی خواهد ؛ داشت .
انچه مسلم است , اینست که استفاده از هر ابزاری چه مادی , چه مجازی دارای قواعد و اصول ویژه خود میباشندتا استفاده کننده را در صورت پیروی از ان به هد ف مطلوب و شایسته ای برساند
بقول مولانای بزرگ که در مثنوی مولوی خویش انرا چنین بیان داشته است :

ای برادر تو همان اندیشه ای – مابقی تو استخوان و ریشه ای

راستی اگر فکر و اندیشه را از انسانها بگیرند , با دیگر حیوانات فرق خواهیم شد .
بیایید نگاه کنیم که عرفا ؛ دانشمندان عرصه شعر و ادبیات , چه نگاهی به موجز بالا داشته اند . سعدی شاعر بزرگ چنین گفته است :

تن ادمی شریف است به جان ادمیت نه همین لباس زیباست نشان ادمیت
اگر ادمی به چشم است و گوش و بینی چه میان نقش دیوار و میان ادمیت
خورو خواب و خشم شهوت شغبست و جهل و ظلمت حیوان خبر ندارد زجهان ادمیت

سعدی بسیار عالمانه وفلسفی این مسله را بیان داشته که انسان بدفکر ,همانند حیوان است .
فکر چیست ؟
بخش دوم
بحث فکری یک مبحث بسیار با اهمیت , مهم و طولانی است که میتوان بر محور ان گفتمان وواکاوی های بسیار جدی را باز گشود , اما من این بحث را در چند مبحث جداگانه , تقسیم بندی نموده ] مورد کنکاش جدی قرار خواهم داد . بحث کنونی را روی فکر و بلاحت عظیمی که کشور از کج اندیشی و بد فکری رنج میکشد . معطوف خواهم کرد .

در کشور بعد از تاریخ معاصر ان یعنی حکومت نوین ابدالی ها بوسیله احمد شاه ابدالی ؛ تاکنون مردم د رجهل و تاریکی نگه داشته شده و فقط برای فکر سازی به چند تا مدرسه و مساجد ؛ اتکا شده است . البته این کار هم از جانب حکومات وهم از جانب استعمار تعمدا ؛ انجام یافته است ؛ نبود فکر برای استحاله و تغیر ؛ نبود فکر برای اعمارجامعه و ترقی و تعالی ان ؛ نبود فکر برای بهتر زیستن همه وهمه از چند صد سال گذشته درین کشور بوسیله طبقات حاکم جامعه ؛ بصورت اگاهانه , تهمدن نهادینه شده است ؛ اگر مردم در کشور به اگاهی فکری میرسیدند هیچ وقت نمی گذاشتند که حکومات , در دست یک خانواده از پدر به پسر ؛, از برادر به برادر و برادرزاده بمیراث برسد .
اگرکودتای سرطاان1352 بوسیله محمد داود خان , و در ادامه کودتای هفت ثور رخ نمیداد ؛ بدون شبه بعد از وفات محمد ظاهر خان , پسرش وارث خانواده او برای چندین سال دیگر و به همینگونه , حاکمیتهای ایشان بشک موروثی تا سالهای متمادی دیگری ادامه پیدا میکرد .
تا زمانیکه در فکر ما استحاله عمیق ؛ جا خوش نکند هیچ وقت صاحب معنویات عالی نخواهیم شد
در یک کلام دانشمندان پژوهشی در عرصه فکر معتقد برین اند که فکر گنج درون انسان است که :
-میتواند انسانها را به مدارج بالایی انسانی برساند یا برعکس پلید بسازد .
-تکنولوژی بسیار مدرن یا برعکس سلاح کشتار جمعی را خلق کند .
-بهترین انسان را د رجامعه یابرعکس وحشی ترین انسان را بوجود اورد .
یک از مشکلات اساسی و بنیادی در فراروی انسانها اینست که متاسفانه اکثریت قاطع جامعه خود قادر نشده اند که به این حقیقت پی ببرند . چون در درون همه مان استعداد های کشف ناشده وجود دارد که میتوان نه تنها خود بلکه محیط خود را متحول کر د.

Comments are closed.