متن سخنرانی رفیق پوهاندداکترمحمدداوود راوش در مراسم خاکسپاری زنده یاد رفیق شفیق الله توده ای

بعداز وفات تربت ما در زمین مجوی

درسینه های مردم عارف مزار ماست

DSC06794

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

نحمده و نصلی علی رسوله الکریم

 

عزیزان عزادار،یاران  و رفقای عزیز که درسوگ مرد مبارز صادق،وفادار وسرباز وطن دراینجا و دراین مکان ابدی گردهم آمده اید؛السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

مرحوم شفیق الله توده ای که درسرزمین مردخیزلغمان بدنیا آمد به همه توده های افغانستان متعلق بود و فرزند صدیق خلق افغانستان بود،هرکجای میهن عزیز خانه اش بود ،چنانکه امروز یارانش از هرات باستان تا ننگرهار واز خوست تا بدخشان و ازمیمنه تابغلان  وکابل و پروان و بامیان دراینجا حضور دارند.و پیام های تسلیت از همه کشورهاییکه درآنها افغانها هستند مواصلت کرده است.

امروز در دل این خاک سیه مرد مبارزی را میسپاریم که عاشق این خاک بود ونخواست جسم بی جانش هم درخاک دیگری سپرده شود،با آن که جهان وطنی فکرمیکرد.

رفیق شفیق الله توده ای نیم قرن مانند درخت مقاوم و سرفراز هستی مردانه زیست و به قول و راهش وفادارماند.او میگفت:”در دنیا بالاتر از رفاقت چیزی وجود ندارد”.همه زندگی اش با رفقایش بود؛ساده و بی پیرایه زندگی داشت.

توده ای ازمال دنیا چیزی نداشت واصلاً دلبستگی به آن نداشت ؛فقیرانه مانند عیاری باغرور طوریکه گویا همه دنیا از او بود میزیست.

توده ای در راه تامین عدالت اجتماعی،ترقی و احقاق حقوق زحمتکشان کشور تا پای جان رزمید و درجوانی با همه شور و احساس درجمع دهقانان بغلان پیوست و خصلت مردم و پیوند توده ی اش هرچه بیشتربرملا شد.

خصلت فرمانبرداری وفرمانروایی داشت،دستورپذیر  بود و دساتیر را به موقع به یاران ارایه میکرد.باگذشت،باحوصله و بردبار بود وسجایای اخلاقی عالی داشت که مجموع صفات اخلاقی یک مبارز به مفهوم واقعی کلمه دروجودش پرورش یافته بود.سالها باید بگردی تا چنین یک مبارز را دریابی.چهره یک انسان واقعی که حرف وعملش یکی بود.

در دور ازمیهن به خاطراستحکام حزبش وراهش وآرمان انسانی اش پیگیرانه و صادقانه مبارزه میکرد و همه عزیزان و راهیان راه سعادت انسان بویژه همرزمانش را به این امر خطیر دراین لحظات حساس تاریخ جلب میکرد.او میگفت: “نجات افغانستان،ترقی وپیشرفت افغانستان به کار و پیکار ما نیاز دارد.”
این مبارز راه آزادی میگفت:”وحدت، افغانستان را جور میکند،بدون وحدت و یکپارچگی نیروهای مترقی چطور جورش میکنی؟! ؛باید بطرف وحدت برویم اما با اصول و با پرنسیپ.” توده  ای که  خود مبارز با اعتبار بود در باره اعتبار واعتماد جنبش درمیان مردم و اعتماد و اعتباردرمیان نیروهای مترقی توجه ژرف اندیشانه داشت و به این سبب رعایت اصول و پرنسیپ ها را ضامن آن میدانست.”اگرما اصول و پرنسیپ ها را رعایت کنیم همه میدانند که این ها به راه خود صادق اند و بالای ما اعتماد میکنند.”

جاودان نام که نامش به مرگ نمیمیرد و عاشقانه صلح و آرامش میهنش را میخواست و از هر راه مشروع آرزوی تامین صلح را داشت و میگفت:” رفیق راوش!یکبار جنگ ختم شود بسیار زود افغانستان رشد میکند و مبارزه ما آنوقت بیش از هروقت دیگر برای سازندگی ؛نیاز مبرم خواهد بود.ما به مثابه حزب سراسر ی باید نقش بارز درساخت وساز کشور خود داشته باشیم”

توده ای با مبارزان برخورد یکسان داشت از رهبران وپیشکسوتان جنبش گرفته تا هرعضو حزب که با همه ایشان ارتباط داشت و یکجا میزیست رفیق شفیق بود وازهمین روی اخلاص وشفقت بود که همگان دوستش داشتند وبرای همه محترم بود؛باوقار بود واتوریته طبیعی داشت زیرا به گفته عیاران انسان یک رخ بود. به گفته رفیق زیارمل “زنده یاد توده ای مردم قول واهل رفاقت ودوستی بود.جوانمرد وعیار بود” واقعاًیکی از خصایل جوانمرادان وفا به عهد است و به قول و سخن خویش متعهد بودن است.

توده ای شجاع و مدبر بود؛ در دفاع مستقلانه میهن تاریخی اش در جنگ جلال آباد افتخار آفرین بود که کارنامه هایش ثبت خاطره هاست.

حسرتا و با دریغ و درد که این مبارز نستوه راه سعادت انسان را در دل خاک سپردیم و باور دارم که این خاک آن گرامی مبارز باتقوا را عزیر میدارد که وفادارش بوده است.

به همه اعضای خانواده ،یاران و هموطنان صبرجمیل میخواهم،به روح پرفتوح اش از بارگاه رب العزت شادی استدعا میدارم.و تمنا میبرم که همه ما را توانایی بخشد تا راه تقوا،صداقت ،ایمانداری و خدمت گزاری را که توده ی مرحوم دارا بود،ادامه دهیم.

راهت ادامه دارد….
وداع توده ای عزیز!

Comments are closed.