پیشنهادات در مورد طرح اساسنامه حزب

ولی محمدزیارملولی محمدزیارمل

رفقاي عزيز! طوريكه اگاهي داريد، بر اساس تصميم دارالانشاحزب قراراست، كنگره باشكوه حزب دايرگردد. بدين منظور دررابطه باتدوير كنگره ، كميته تدارك انراتصويب وكميسونهاي مختلف داران توظيف گرديده، تادر رابطه وظايفي كه بخاطرتدويركنگره برايشان سپرده شده، انجام دهد.شعبه تبليغ وترويج بخاطرجمع اوري نظريات رفقا ودوستان تاكنون (٨) اطلاعيه دررابطه زنده گي داخل (اساسنامه) مصروف جمع اوري نظريات ميباشد، من هم به نوبه خويش نظريات خودراخدمت كميته تدارك كنگره طوري ذيل تقديم ميدارم، اميد است ساير رفقاودوستان در غنامندي اساسنامه طرحها ونظريات خويش را تنظيم وارسال نمايند، تاكميته تدارك انرادرتهيه اساسنامه درنظرگيرند.

١-نام حزب: طوريكه رفقا ميدانند، نام حزب معرف يك حزب ميباشد كه محتواي برخورد ان حزب دررابطه باساختارسياسي، اجتماعي،اقتصادي وفرهنگي جامعه مطابقت داشته باشد.نام حزب بايد كوتاه ، بامفهوم ومنعكس كننده اهداف برناموي ان باشد.چون حزب مايك حزب ملي،دموكرات وعدالت خواه ميباشد،بناً پيشنهاد ميگردد، نام حزب ماحزب مردم افغانستان، حزب دموكرات مردم افغانستان، حزب مردم عدالت خواه افغانستان باشد.

.٢رنگ بيرق: حزب وصف انكه بارنگ موجودبيرق مخالفت ندارم، ولي از لحاظ روانشاسي رنگ ارغواني جذب كننده بوده، گرچه درين اواخرازطريق رسانه هادرموردان تبليغات منفي نيزصورت گرفته، ناشي ازكوتاه نظري دربرابرحريفان سياسي ميباشد

.٣- طرح نشان:نشان موجودحزب ماقابل قبول است

.٤-هرهموطن كه بخواهدعضويت حزب راحاصل نمايد،برعلاوه ماده پنجم اساسنامه، اضافه گرددكه داوطلب عضويت حزب بايدمتهم به جنايات جنگي،خيانت دربرابرمنافع وطن ومردم نباشد.پذيرش ازطريق سازمانهاي اوليه(واحدهاي اوليه) به اكثريت حاضر اعضاي ان صورت ميگيرد

.٥-حقوق ووجايب اعضاي حزب درموادهشتم ونهم اساسنامه قيد گرديده، فقط اگرفشرده شود، بهترخواهدبود.فقط درحقوق اعضاي حزب ، فقره نهم اضافي ميباشد، حذف گردد.

٦- ساختارها:ساختارحزب عبارت انداز: كنگره،شوراي مركزي،بيروي اجراييه،هيت ريسه(دارالانشا)، شعبات مركزي،شواهاي ولايتي، شهري،ناحيوي،ولسوالي،واحدهاي اوليه وگروپ هاي حزبي ميباشد.البته عدهء زيادي ازهموطنان ما كه نظر به شرايط، خارج ازكشور زندگي ميكنند، بهتر است شوراهاي بيرون مرزي نيز دراساسنامه قيدگردد وطبق طرزالعمل جداگانه مصوب بيروي اجراييه ويا دارالانشافعاليت خواهندكرد.ياداوربايد شدكه شوراهاي بيرون مركزي نظر وضعيت خاص كشورهاتفكيك گردد.طوري مثال: دركشورهاي اروپايي، ايالات متحده امريكاوفدراتيف روسيه، شوراهاي مستقل بوجودايد، تاتمام شوراهاي كشورهاي اروپايي،ايالات متحده امريكاوفدراتيف روسيه رارهبري نموده ودربرابرشعبات مركزي ، دارالانشاوليروي اجراييه جوابده ميباشد.تجربه دوسال اخر نشان داد، كه شوراهاي كشورهاي اروپايي ، طوري انفرادي، نتوانستندويانخواستند تامستقيم به شوراري مركزي درتماس شوند وگذارشهاي تشكيلاتي،تبليغاتي،مالي،روابط باسازمانهاي همسوي خارجي وغيره ارسال وياازمركزهدايت مشخص درزمينه اخذكرده باشد.مطميناًكه چنين مشكلات نظربه فاصله در ايالات متخده امريكا وفدراتيف روسيه نيز وجودخواهدداشت.لذاپيشنهادميگرددتادرساختار(شوراي اروپايي، امريكا، روسيه)ذريعه ماده مشخص قيدوتسجيل گردد.تادراينده گذارشهابطورمنظم تهيه وارسال گردد

.٧-ضرورت ايجادواحدهاي اوليه وگروپهاي حزبي كه حلقه اتصال حزب باتوده ها، نه تنهاضروري بلكه حتمي ميباشد.تدويرجلسات ان نيزحتمي بوده، زيرا ازيك طرف تبليغ وترويج اهداف حزب جمع اوري حق العضويتها وپذيرش اعضاي كه ذريعه انان انجام مبشودوازطرف ديگرجمع اوري اطلاعات وخواستهاي مردم محل وكارمندان ادارات دولتي، تصديهاوفابريكات ، انتقال ان به ارگانهاي فوق حزبي واتخاذتصميم درزمينه دقيقترميباشد. حزب ماكه نماينده گي اكثريت جامعه را مينمايدوخواستهاي انان را بامقامات باصلاحيت دولتي طرح ودرميان ميگذارد،كمك كننده به نقش واتوريته حزب مادرميان مردم ميشود.

٨-صلاحيتهاي كنگره درماده(١٥) اساسنامه تسجيل يافته، بعد ازسه سال يك بار بايد حتمي دايرشود. البته درحالات فوق العاده به اساس پيشنهاد دوثلث اعضاي شوراي مركزي ميتوانز قبل ازمعياد ، معينه نيز داير گردد

.٩- موجوديت شوراي مركزي كه بعد ازكنگره ارگان تصميم گيرنده ميباشد،حتمي بوده،تركيب ان بايدهرچه محدودتروكاراباشد، بهتراست. من پبشنهادميكنم كه تعداد ان (٧٥) تن باشد.بيروي اجراييه كه از ميان اعضاي شوراي مركزي انتخاب ميگردد، بحيث ارگان اجراييوي ضروري وتعداد ان(١٥) نفر پيشنهاد ميكنم.هييت ريسه ويادارلانشاء هم بحيث ارگان دايماً فعال ضروروتعدادان حد اكثر (٧) نفرپبشنهاد ميگردد. البته اعضاي ان شامل ريس ومعاون(معاونين)ميباشد. حتمي نيست كه بجزاز ريس ومعاون سايراعضاي دارالانشاء، عضويت بيروي اجراييه داشته باشد. تاسهم ساير رفقاباصلاحيت تامين گردد

١٠- صلاحيت ووظايف بيروي اجراييه ودارلانشاء درمواد(٢٠و٢١)اساسنامه تسجيل يافته است

.١١-ايجادشوراهاي محلي( ولايتي،شهركابل،شهري،ناحيوي وولسوالي ضروري وتعداد مربوط كميت ان ميباشد.

١٢-كنفرانس سرتاسري نظر به ضرورت ، درصورتيكه شرايط تدوير كنگره اماده نباشد، دعوت ميگردد.صلاحيت كنفرانس براساس موضوع كه درنظر است ، تاكنفرانس دعوت شود، معين ميگردد.البته كنفرانس ، درساختارتغيرات بوجود نه مي اورد.مثلاً تدويركنفرانس ، بخاطرنظرخواهي اعضاي حزب غرض اشتراك درانتخابات

.١٣-شعبات مركزي( تشكيلات،تبليغ وترويج، مالي،تفاهم ، روابط خارجي،نهادهاي اجتماعي كه مسوليت كار باجوانان وزنان ،هنرمندان ، جامعه مدني راداشته باشد، نظارت وبررسي) پيشنهاد ميگردد.ساختارهرقدر محدودتروكاراباشد، بهتراست

.١٤-امورمالي طبق طرزالعمل جداگانه ، كه دران پرداخت حق العضويت نظربه عايد هرعضوحزب، تشبثات قانوني، فروش اخباروجرايدشامل ميباشد.

رفقاي عزيز!

طوري مختصر نظريات وپيشنهادات خويش را خدمت تان تقديم است. البته سايررفقاودوستان انراتكميل خواهندكرد. البته درصورت لزوم اماده هستم، باتفصيل نظريات خودراخدمت رفقاتوضيح نمايم.

با عرض حرمت
زيارمل

Comments are closed.