عصمت رسا
آفتاب را با دوانگشت نميتوان پنهان کرد
درین روز ها مطبوعات افغانستان ،حوادث المناک 24 حوت 1357 هرات را بگونه یکجانبه مورد تحلیل و ارزیابی قرار میدهد.
تاریخ هرات گواه بر انست که شهروندان هرات با براه اندازي کارهاي دواطلبانه، اشتراک در امر اعمار پل و پلچک ها، احداث راه هاي موتر رو در قرا و قصبات و راه اندازی مارش های ظفرنمون ، از تحول ثور 1357 حمایت و پشتبانی نمودند .درين جا سوال طرح مي گردد که چرا هرات آرام را نا آرامي ها فراگرفت.براي ارائه پاسخ به اين سوال نکات اتي را مي توان برجسته ساخت:
عوامل داخلي :
با قبول اين حقيقت که حرکت 24 حوت مردم هرات در نفس خويش يک عکس العمل طبيعي مردم در برابر اقدامات تند و تيز اجتماعي و نحوهء تطبيق ريفورم هاي عميق اقتصادي حاکميت آنزمان بود ، سؤ استفاده مخالفين سياسي حزب دموکراتيک خلق افغانستان از احساسات پاک مذهبي مردم و بحران درون حزبي در کل و کشيدگي هاي ناشي از ان در هرات در بروز حوادث خونين 24 حوت نقش مهم بازی کردند . درين حرکت مردم موقع انرا نيافتند که نگراني ها ، انتقادات، خواست ها و طرح هاي خود را بگونه مسالمت آميز طرح نمايند زيرا که در راس حرکت متذکره اکثرا افرا د با سوابق جرمي ،حلقات ماجراجو ي سياسي و مذهبي وابسته به بيگانکان قرار داشته و مردم را به خشونت سوق دادند. بگونه مثال، گل احمد تيزان مشهور به گلک کورکه در زمان جمهوري مرحوم محمد داود بجرم سرقت، زنداني بود بعد از ثور 1357 در نتيجه فرمان عفو رئيس دولت وقت ، عفو و آزارد گرديد و بعدا در آشوب هرات نقش کليدي داشت.
محترم محمد اسماعيل طي يک مصاحبهء خود با صداي المان، حرکت 24 حوت را ” یک قیام واقعاً جانانه وصادقانه” توصيف و با صراحت ابراز نمود که دراین قیام به داریی عامه مردم هیچ آسیبی نرسيده است.
در حاليکه از هيچکس پوشيده نيست که ” قیام واقعاً جانانه وصادقانه” با به آتش کشيدن مکا تب و کشتار بي رحمانه معلمين آغاز گرديد!
در صبح 24 حوت 57 که فضاي ترس و رعب برشهرهرات مستولي بود و زندگي صلح آميز شهريان هرات بوسيله تفنگداران تهديد مي گرديد، مرحوم عبدالعزيز سرمعلم مکتب سيفي شهر هرات که در حال اجراي وظايف محوله اش بود توسط سرکردگان شورش دستگيرو بگونه وحشتناکي بقتل رسيد. ( روحش شاد باد)
هکذا در حرکت 24 حوت، به سلسله تخريب ساير تاسيسات عامه ، گروهي از اوباشان ، نمايندگي دافغانستان بانک را در شهر هرات مورد حمله قرار داده و خسارت سنگيني را به بانک مذکور وارد ساختند که اين عمل بر ادعاها ي مبني بر اينکه قيام هرات يک ” قيام واقعا جانانه و صادقانه ” بود و به دارائي هاي عامه آسيبي نرسانده است ، خط بطلان مي کشد.
عامل خارجي:
حاکميت ثور 1357 براي همسا يگان افغانستان از جمله براي کشور ايران تکان دهنده بود و مدتي نگذشت که رژيم شهنشاهي ايران سقوط نمود و جمهوري اسلامي در ايران مستقر گرديد.
جمهوري اسلامي ايران، صدور انقلاب اسلامي را به ساير کشور ها بصورت آشکارا در صدر اجنداي سياست خارجي خود قرار داد و بتاسي از آن در پي بي ثبات ساختن وضع افغانستان بخصوص ولايت همجوار خود- هرات گرديد. در آستانه شورش هرات به مقدار زياد سلاح بوسيله قاچاقبران از جمهوري اسلامي ايران به هرات انتقال و بد سترس گروه هاي چريکي قرار داده شد و ايران به مهد تربيه و پرورش گروه هاي خرابکار جنگي عليه افغانستان مبدل گرديد.
رهبري ايران نتنها در تسليح و تمويل گروه هاي چريکي ، بلکه در تبليغ و ترويج عليه حاکميت ثور 57 نقش فعال داشت. يک ماه قبل از آغاز ” قیام واقعاً جانانه وصادقانه”، در مساجد جامع ايران، ملا ها و امامان با ايراد موعظه هاي خصمانه عليه افغانستان، جوانان و بخصوص جوانان افغان را براي اشتراک در جنگ مسلحانه عليه برادران شان در هرات تشويق، ترغيب، بسيچ و آماده مي نمودند.
جاجي شيراقا چونگر و گل احمد تيزان بمثابه چهره هاي ” درخشان ” آشوب هرات که در اوائل حوت سال 57 در ايران بودند، بمنظور سازماندهي بلواي هرات ، با بدست اوردن پول، سلاح، مهمات و تضمينات لازم از جانب ايران و ساير مداخله گران وارد هرات شدند.
اتحاد شوروي ظاهرا از جمهوري دموکراتيک افغانستان حمايت مي کرد اما در واقع براي تحقق پلان هاي استراتيژيک خويش به رهبري افغاني باور نداشت. زيرا رهبري سياسي 1357 با همهء کم تجربگي، اشتباهات و تند روي خويش،ملي و افغان گرا بود که اين امر مانع جدي در راه تطبيق پلانهاي کرملين، محسوب مي گرديد.
کرملين که از پيروزي کودتا بوسيله حلقات و چهره هاي ” تابناک ” سويتست در افغانستان مايؤس گرديد، در جستجوي راهاي ديگري بر امد تا با متشنج ساختن وضع در افغانستان، حضور نطامي پيدا نمايد و حلقات و افراد دلخواه خود را بر ملت غيور افغان تحميل و بالوسيله به اهداف استراتيژيک خويش در منطقه دست يابد که تجارب سالهاي بعدي در کشور بخوبي نشان داد که در حوادث خونين هرات، روس ها هم ذيدخل بودند.
بقول محترم اسماعيل خان هدف از قيام ” برچیدن نظام کمونیستی ” بوده است، اما با اشغال افغانستان توسط روس ها، تعدادي از ” قوماندانان” به اصطلاح جهادي، قبل از همه حاجي شير اقا چونگر که در شورش هرات نقش کليدي داشت، بجاي آنکه به جهاد واقعي عليه روس ها بپردازد با روس ها اعلام همکاري نمود . افراد مربوط به وي بوسيله روس ها تسليح و تمويل گرديده و فعاليت هاي محاربوي شان بوسيله روس ها پلان مي گرديد و شيرآغا چونگر صرفا در مقابل جنرال کيبل که يکي از جنرالان مقتدر روسي در افغانستان بود ، مسؤل و جوابده بود.
زمانيکه عدۀ از مجاهدين هرات به اين زد وبند ها پي بردند، در روز روشن شير آقا را مورد حمله مسلحانه قرارداده و او را کشتند.
شيرآقا چونگر يگانه “قوماندان” جهادي نبود که با روس ها تماس و همکاري داشت بلکه چهره هاي ديگري همچو گل احمد تيزان، داود جوان، آمر سيد احمد، جمعه مشهور به ليسکک ، تورن رسول مشهور به گاديوان، جمعه گل پهلوان ، حاجي عرب و غيره که در آشوب هرات رول رهبري کننده و فعال داشتند، با روس ها در همکاري بودند.
قابل تذکر است که اسماعيل خان با داود جوان روابط نزديک داشت و زمانيکه اسماعيل خان و افراد آن در محاربه با قوت هاي افغاني در حالت دشوار قرار مي گرفتند، به ساحه امنيتي داود جوان داخل ميشدند و درين صورت از هرگونه گزند هوائي و زميني مصؤن بودند.
جاي تاسف است که مداخلات آشکار پاکستان، ايران و کشور هاي عربي در امور داخلي افغانستان ازجانب کشور هاي علمبردار دموکراسي و حقوق بشر حمايه مي گرديد و هکذا سازمان هاي افراطي مسلح جنگجو، قبل از همه حزب اسلامي افغانستان، جمعيت اسلامي افغانستان ، اتحاد اسلامي افغانستان و گروه هاي مسلح خارجي در افغانستان، تمويل و تسليح مي گرديدند. اما محترم محمد اسماعيل خان طي مصاحبه متذکره علت قيام هرات را چنين ارزيابي مي نمايد:
” دلیل وانگیزه قیام مردم نظام بود که ازطریق کودتا برمردم تحمیل شده بود. دوم، نظام ، یک نظام جوروظلم وستم بود . درعین زمان مردم به این نظام به شکل یک نظام دست نشانده نگاه می کردند.. .”
آيا مردم هرات و از جمله آقاي اسماعيل خان بياد ندارند که تحول ثور 57 به استقبال گرم هراتيان مواجه گرديد؟ آيا اشتراک وسيع و دواطلبانه مردم هرات در کار هاي عمراني و عضويت جوانان، کارگران و دهقانان در سازمان هاي اجتماعي، نماينگر پشتباني هراتيان از تحول ثور نبوده است؟ آيا اعمال خارجي در تشنج وضع هرات نقش عمده بازي نکردند؟
شايد آقاي اسماعيل خان با من مخالف نباشند که نظامهاي صادر شده از خارج به کشور ، نظام هاي تحميلي بوده که در آنها منافع حياتي افغانستان اهميت نداشته و عمدتا منافع قدرت هاي جهاني و منطقوي در آنها مطرح بوده است که يکي از نمونه هاي روشن نظام تحميلي و وارداتي در کشورما حاکميت ” مجاهدين ” بوده که در سال 1992 از پيشاور بکابل انتقال يافت.
در جاي ديگري آقاي اسماعيل خان از هفت ثور بمثابه ” نظام دست نشانده ” نام برده است!
قابل تذکر است که حاکميت ثور با همهء کمي ها و کاستي هاي خويش محصول مبارزات افغانها بوده و به نيروي افغانها به پيروزي رسيد که بقول معروف ” يک دالر و يک ربل هم در پيروزي ان بمصرف نرسيد” و هکذا درسال 1357 قطعات خارجي در افغانستان حضور نداشتند که حاکميت آنزمان به ان اتکا نمايد.
محترم اسماعيل خان بخاطريکه حرکت خونين 24 حوت را موجه جلوه دهد از” عدم نظام غیرشرعی ” نام ميبرد. درين جا محترم اسماعيل خان از همان سلاح زنگ زده استفاده میکند که روحانيون مرتجع و وابسته به بيگانگان عليه نظام ترقي پسند شاه امان الله خان استفاده نموده بودند.
در کشوري که حقوق انسان ها بوسيله نيروهاي امريکائي زير پا مي گردد، در کشوری که نظام سیاسی آن متکی به حضور قوای خارجی است، در کشوريکه امريکايي ها براي خود زندان ايجاد و مردم را بدون هيچ نوع پروسه حقوقي زنداني نموده زجر و عذاب مي دهند ، در کشوري که اتباع آن به ظن طالب بودن در امريکا زنداني مي گردند، در کشوري که اجساد شورشيان مسلمان افغان بوسيله امريکائيها سوختانده مي شود، محترم اسماعيل خان وزير هستند!!
در جاي ديگري محترم اسماعيل خان، مخالفين سياسي خود را جاهل خطاب نموده و آنها را به تجاوز به آبرو، عزت ، مقدسات واموال مردم متهم نموده است .
اگر امروز توسط يک انستيتوت تحقيقاتي در مورد کم وکيف کدر ها و صفوف حاکميت ثور و حاکميت به اصظلاح جهادي نظر خواهي صورت بگيرد ، نتايج حاصله از آن، بطلان نظر وزير صاحب را ثابت خواهد ساخت.
هکذا لازمست به محترم اسماعيل خان سوال داده شود که ، آيا سازمان هاي سياسي جهادي اعم از حزب اسلامي و جمعيت اسلامي تحت نام جهاد، مکاتب را که کانون علم و دانش بوده طعمه حريق نساختند؟ آيا در دوره حاکميت مجاهدين جهل و تاريکي بر کشور مستولي نبود ؟ آيا در دوره حاکميت مجاهدين آزادي مردم سلب نگرديده بود ؟ آيا قوماندانان جهادي آزادي فردي مردم قرا وقصبات را سلب نکرده بودند؟ آيا دهقان عادي قريه بدون استيذان قوماندان جهادي مي توانست دختر خود را به عقد نکاح شخص مورد نظر خود و دختر خود در آورد؟ آيا درين دوره دارائي هاي شخصي و عامه مورد چور و چپاول قرار نمي گرفت؟ آيا گروه ها ي به اصطلاح جهادي بوسيله بيگانگان تسليح و تو ظيف نمي گرديدند و نمي گردند؟
آيا گروه هاي جهادي ( طالبان ، گروه هاي هفتگانه و هشتگانه و سازمان هاي ماحول شان ) کشور عزيز ما را به ميدان جنگ القا عده و ناتو مبدل نکرده اند؟ و به ازادی و استقلال کشور را صدمه نزده اند ؟
بعد از آنکه محترم اسماعيل خان بگونه مرموزي ” جانانه ” از زندان طالبان رها گرديد، طي يک مصاحبهء با راديو بي بي سي گفت، همانطوريکه کشور هاي غربي جهاد ما را کمک کردند حالا بايد ما را در برابر طالبان کمک نمايند و همان بود که بعد ازبين رفتن طالبان بوسيله نيرو هاي امريکائي، محترم اسماعيل خان بحيث والي هرات عز تقرر يافتند .
قابل تذکر است که بعد از سقوط حکومت مرحوم داکتر نجيب الله ، محترم اسماعيل خان به حمايت نظامي جنرال دوستم و مساعدت همه جانبه دستگاه خاد که طبق دساتير کودتا چیان عمل مي کردند ، زمام امور هرات را در دست گرفت. ازينکه محترم اسماعيل خان از چي زماني و چگونه و به هدايت کي با کودتاچیان حزب وطن همکاري داشتند ، در آينده، بيشتر روشن خواهد گرديد .
امروز مردم حق دارند که از استادان ، پروفيسوران ، امير صاحبان و قوماندانان جهاد ي سوال نمايند که هد ف از جهاد شما چي بوده است ؟!
مردم مسلمان و غيور افغان در جنگ و مقاومت عليه قواي اشغالگر شوروي ، توطيه ها و دسايس ساير دشمنان تاريخي کشور اعم از جنرالان پاکستاني و آخند هاي ايران ، حماسه آفريدند و به قيمت خون پاک خويش از وجب وجب خاک وطن دفاع نمودند ، اما سران گروه هاي سياسي اسلامي که رهبري جهاد مقدس مردم ما را غضب نموده بودند ، فاجعه خلق کردند ، با سازماندهي و براه انداختن جنگ هاي قومي، مذهبي ، منطقوي و معامله با بيگانگان، وحدت ، هويت، غرور و عزت ملي افغانها را خدشه دارد و کشور را تا پرتگاه نيستي سوق دادند!
منصفانه و عادلانه خواهد بود که سياستمداران، تحليلگران ، مبصرين و نويسندگان ما، زمانيکه نارسائي ها ، کاستي ها ، پرابلم ها ، تيزروي ها، کجروي ها و موارد خشونت حاکميت 1357 را بباد انتقاد مي گيرند ، علل واقعي نا آرامي هاي سال متذکره را ريشه يابي نموده و عملکرد نيروهاي مخالف آن دوره را که امروز هم در قدرت اند، نيز مورد تحليل و ارزيابي نقادانه قراربدهند.
تلاش براي وارونه جلوه دادن حقايق، جعل ، کتمان و بررسي يکجانبه حوادث تاريخي کشور، عملي است مذبوحانه . زيرا کنه رويدادهاي تاريخي سه دهه اخير کشور ما ، همچو آفتاب روشن است که انرا با دو اکشت نمي توان پنهان کرد.