گزارش شورای مرکزی حزب ملی ترقی وطن به کنگره
تاریخ ——— 28 قوس 1392
کابل ——— افغانستان
درعرصه تشکیلات
بیشتر از یک سال از کنفرانس وحدت حزب ملی ترقی وطن می گذرد، کنفرانسي که نشان داد در صورت موجودیت اراده برای وحدت و صداقت ، تأمین وحدت میان نیروی های ملی دموکرات و پایان دادن به تشتت و پراگنده گی موجود میان آنها نا ممکن نیست .می توان اتحاد بالقوه ستراتیژیک میان آنها را به اتحاد بالفعل ا ستراتیژیک در یک حزب واحد مبدل
د . ساخت و رسالت تاریخی مارا در برابر مردم و وطن آنجام دا
حزب ملی ترقی وطن نمونه زنده و روشن ازوجود اراده و صداقت برای تأمین و حدت میان این نیروهاست .
رفقای عزیز؛
تدابیر اتخاذشده بعد از تدویر کنفرانس ، مارا کمک نمود تا شوراهای ولایتی مارا در نخستین ماههای بعد از تدویر کنفرانس و در نتیجه انتخابات میان آنها مدغم نمائیم.
ادغام تشکیلات دراکثریت قریب به اتفاق ولایات و خارج از کشور بطور موفقانه صورت گرفت وطبق پلان پیش بینی شده
رفقای ما با جدیت این پروسه را تکمیل نمودند.
حزب در طی این مدت از لحاظ کمی رشد سریع داشته است که در برخی ولایات رشد حزب از لحاظ کمی ممکن است بیشتر از صد در صد بوده باشد.
با افتخار میتوان گفت که حزب ملی ترقی وطن حزبی است که ازجمله ( 34 ) ولایا ت کشور در (32 ) ولایت سازمان حزبی دارند و ( ) سازمان بعد از تدویر کنفرانس وحدت جدیدا ایجاد گردیده است . که از لحاظ بینش ها دیدگاه ها ، ستراتیژی و تاکتیک مبارزه سیاسی ، ترکیب و بافت اجتماعی سیاسی، زعامت و رهبری حضورفعال خویش در میدان سیاست جامعه و کشور یک حزبی کاملآ نو و به مفهوم واقعی کلمه یک حزب واقعآ ملی ودموکراتیک است .
این حزب نه تنها اهداف مردمی و اصولی سازمانی راتعقیب میکند ، بلکه ترکیب وبافت اجتماعی سیاسی و موضع گیری های قاطع ، صریح و روشن این حزب در حمایت از منافع ملی و مردم کشورنیز است . موضعگیری های این حزب علیه مافیای تحمیل شده بر سر نوشت کشور و عوامل استخبارات بیگانه و فساد موجود در ادارات موارد یست که اکنون مردم ما حقانیت آنرا با گوشت و پوست خود احساس می نمایند .
حزب بهترین فرزندان همه اقوام باهم برادر کشور و عناصر آگاه و متعهد به منافع ملی کشور را در ترکیب خود دارد و با توجه به این موارد میتوان آنرا بهترین نمونه و سمبول ملی در کشوردانست که با گذشت هر روز و با تغیر ترکیب حزب این خصوصیت آن بارز تر میگردد .
حزب ما طی مدت یک سال به یک کیفیت نوین نه تنها ا ز لحاظ ترکیب و بافت اجتماعی سیاسی بلکه با ورود نسل جوان به حزب به یک کیفیت جدید نیز مبدل گردیده است .
خوشبختانه اکنون فیصدی قابل محاسبه یی اعضای حزب مارا جوانان دارای سن کمتر از (30)سال تشکیل میدهد.
لازم است از کاروفعالیت شوراهای ولایتی بامیان،دایکندی،غور،بادغیس،فراه،هلمند ،ننگرهار، میدان وردگ و شوراهای حزبی پوهنتونها در کابل که در رشد کمی و کیفی سازمانهای مربوطه خویش توجه جدی مبذول داشته اظهارسپاس و امتنان نمود . آنها واقعآ توانسته اند در طول یک سال گذشته با وجود مشکلات امنیتی و با قبول خطرات ناشی از گروه های مسلح عقب گرا به کار موثر بپردازند و به موفقیت های دست یابند . که ما امروز از آن در کنگره با افتخار یاد میکنیم .
حزب با و جود آنکه از لحاظ کمی رشد یافته است و با ورود صدها جوان به حزب ، به آن کیفیت نوین بخشیده است ، حضور کمرنگ زنان در حزب ناشی از اثرات بحران امنیتی ، عقب مانده گی فرهنگی و سنت های موجود مسلط در جامعه، ترس از گروه های عقب گرا و مستبد بالخصوص تشویش و نگرانی بعد از 2014 باعث گردید ه است تا اپولیزم و عدم علاقه به سیاست میان زنان مسلط باشد . و در نتیجه باعث حضورکمرنگ زنان در حزب نیز گردد . این مورد مایه نگرانی ماست، آرزو مندیم به جلب و جذب زنان به حزب توجه بیشتر صورت گیرد و حضور عملی آنها در سیاست و از موضع حزب ما تآمین گردد
حزب در جریان یک سال در روابط خود با احزاب سیاسی و جامعه مدنی جایگاه مناسب و بلندی داشته است . سازماندهی عکس العمل مشترک (35)حزب سیاسی در رابطه به تعدیل ماده نهم مقرره طرزتاسیس و ثبت احزاب سیاسی،سازماندهی و عکس العمل های مشترک نماینده گان ده ها حزب و سازمانهای اجتماعی در رابطه به حملات پاکستان بر ولایات ننگرهاروکنرها در ولسی جرگه، عکس العمل حزب در ارتباط به حملات نیروهای ناتو و امریکائی در ولسوالی هسکه مینه ننگرهار،ولایت کندز،کنرها فراه،ولسوالی میوند ولایت کندهار،ولایت میدان وردگ و موارد متعدد دیگر، شرکت نماینده گان حزب در کنفرانس های متعدد جامعه مدنی و ایفای نقش فعال حزب در این کنفرانسها ،عکس العمل حزب در ارتباط به حملات تروریستی مخالفین مسلح حاکمیت در مناطق مختلف کشور ، تآمین روابط و انجام مذاکرات دوامدار با ائتلاف احزاب ترقیخواه و دموکرات ،حزب حق و عدالت،د افغانستان د مخلصینوملی اجماع،ولسی جبهه،جبهه اعتماد ملی ، د ولس غږ حرکت،محورملی،د مدنی ټولنی د همغږی مرکز،حزب وطن ،حزب وحدت ملی و سازمانهای متعدد دیگر به هدف ایجاد قوت سوم و داشتن موضع مشترک در انتخابات ریاست جمهوری از مواردي است که حزب ما در سازماندهی آن نقش زیاد داشته است .
ولی با تآسف وضعیت آشفته سیاسی کشور و بازی های سیاسی جوانب مختلف باعث گردید تا حزب با وجود تعهد برخی جوانب به این هدف دست یافته نتواند.
مذاکرات کمیسیون تفاهم و ارتباط حزب با حزب وطن و حزب مردم افغانستان در زمینه تآمین وحدت با آنها و جود داشته امید واریم که ادامه این مذاکرات نتایج مثبتی را در پی داشته باشد . همه ما باید بدانیم که برای اثر گذاری بر پروسه تحولات آینده سیاسی کشور و بیرون رفت راه دیگری به جز وحدت در برابر هیچکدام ما و جود ندارد ، لازم است این حقیقت را بپذیریم و با وارد ساختن انعطاف از وضعیت موجود در مواضع ما ،تآمین و حدت میان مارا به یک حقیقت مبدل سازیم .هرگونه عدم توجه به این مورد جفای بزرگی است که ما دربرابر وطن ، مردم و نهضت روشن فکری و ترقیخواهانه کشورما مرتکب میشویم. جبهه نجات از بحران که حزب ملی ترقی وطن عضو و یکی از ایجاد کننده گان آنست یکجا باهم در مواردي که از آن گزارش داده شد نقش داشته است .
یکی از موارد اساسی که در جلسات متعدد جبهه و در موارد زیاد در جلسات مشترک جبهه با ائتلاف ها و احزاب دیگر مورد بحث قرار گرفته است موضوع انتخابات آینده ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی در کشور ماست که اکثریت اعضای جبهه از یک کاندید مشترک حمایت خویش اعلام نمودند .
تشکیلات حزب ما در خارج از کشور نیز باگذشت هر روز توسعه بیشتر می يا بد و از اعتبار و اتوریته خوبی در میان افغانهاي مقیم در خارج از کشور برخوردارگردیده است .
خوشبختانه موجودیت تشکیلات حزب ما در (9)کشور خارج ازمملکت سبب گردیده است تا محافل سیاسی این کشورها با حزب ما آشنا و به حزب ما به مثابه یک حزب فعال در سیاست های کشور مابنگرند .
پرداخت حق العضویت ها ومساعدت مالی تشکیلات حزبی ما در خارج از کشور به حزب این امکان را فراهم ساخته است كه تا حدی بر مشکلات موجود حزب در این زمینه فایق آید .
بدین وسیله از مساعدت های مالی آنها به حزب اظهار سپاس می نمائیم و آرزومندیم با ازدیاد مساعدت های شان حزب رابيشتر یاری رسانند .
حضور تعدادي از اعضای رهبری حزب در رسانه ها و موضعگیری های صریح،روشن و قاطع آنها مبنی بر حمایت از منافع ملی و مردم افغانستان ، عکس العمل ها ي جدی و قاطع آنها در رابطه به مداخلات خارجی،فساد در ادارات دولتی، غصب املاک و چپاول دارائی های عامه و شخصی ،اعلامیه ها و موضعگیری های حزب در رابطه به برخی مسایل مهم و عمده ملی،نوشته های تعدادی از فعالین حزب ما در سایت های انترنیتی ،نشر مطبوع برخی مسایل توسط کمسیون تبلیغ و فرهنگ و حضور بالفعل حزب در ولایات کشور سبب گردیده تا حزب ما منحیث حزب مطرح در عرصه سیاسی افغانستان باشد .
رفقای عزیز ؛
شورای اجرائیه و دارالانشأی حزب ملی ترقی وطن ، طی مدت زمان بعد از کنفرانس وحدت کوشیده است تا با استفاده از مصوبات ،رهنمودها و طرزالعمل های خویش پروسه ادغام تشکیلات در حزب را تکمیل و نظم کاری ممکن و متناسب به وضعیت جاری در کشور را در حزب بوجود آورد .کمی ها و کاستی های موجود در کار شورای اجرائیه و دارالانشأی حزب از یک سو،وخامت وضع امنیتی،نبود امکانات مالی براي سفرها ،کمی ها و کاستی های موجود در کار سازمانهای ما در ولایات باعث گردید ه است تا نظم کاری لازم و متناسب به نیازمندی های جامعه مارا در حزب بوجودآورده نتوانیم .شکی نیست که حزب ما از لحاظ کمی رشد بی نظیری داشت است ولی نبود نظم و دسپلین در حزب از کارآئی آن که انتظاربرده میشود در مبارزه سیاسی می کاهد . لازم است توجه نمائیم که حزب مجموعه از روابط منظم است ، حزبیکه در آن نظم و دسپلین و جود نداشته باشد و اعضای آن ارزشهای مندرج اساسنامه را به مثابه مجموعه از قواعد و ضوابط حاکم بر حیات حزبی ما رعایت نه نمایند نمی توان از كارآييرآيي رررررررر آن در جامعه و کشور سخن گفت.
وخامت وضع امنیتی در برخی از محلات تامین روابط با اعضای حزب را به دشواری های زیادی مواجه ساخته است.
شورای اجرائیه با توجه به این موردمصوبه را در رابطه به ایجاد سازمانهای حزبی در محلات نا امن به تصویب رسانید که به کار گیری آن شوراهای حزبی مارا در ایجاد سازمانهای حزبی در محلات نا امن کمک نموده میتواند.
نبود تجربه کاری با اسناد حزبی منجمله مصوبات،رهنمودها و طرزالعمل های شورای اجرائیه و دارالانشأی حزب در سازمان های حزبی ما در محلات، باعث گردیده است تا به مطالبات مندرج این اسناد توجه لازم صورت نگیرد . تا اکنون هیچ یک از شوراهای ولایتی گزارشات خویش را در رابطه به تحقق مطالبات اسناد یاد شده به شورای مرکزی حزب ارسال نداشته اند .
نبود یک سیستم منظم اطلاعات حزبی به مفهوم موجودیت یک سیستم منظم روابط،گزارش دهی و گزارش گیری ، کنترول دقیق بر اجرای مصوبات،رهنمودها و طرزالعمل ها باعث گردیده است که روابط زنده و موثرمیان شورا مرکزی حزب وسازمانهای آن در محلات کشور وجود نداشته باشد .دربعضی سازمانهای حزبی جلسات حزبی یا دایر نمیگردد و اگر دایر هم میگردد با نصاب ضعیف و فاقد محتویات لازم است. جلسات فاقد محتوی و ضعیف باعث میگردد تا از دلچسپی اعضای حزب غرض حضور در جلسات بکاهد. اعضای حزب و فعالین حزب ما در اجرای وظایف حزبی مسئولانه برخورد نمی کنند . تعدادی از اعضای حزب حق العضویت نمی پردازند.ویا مسئولین در زمینه جمع آوری حق العضویت ها و اعانه های آنها توجه نمی نمایند. ما تاکنون نتوانسته ایم یک سیستم منظم دراين زمينه بوجودآوریم .
حزب امکانات زیاد بالقوه مالی از حق العضویت ها و اعانه های اعضای حزب را دارد ولی با تاسف تا کنون ما از این امکانات بالقوه بطور بالفعل استفاده نکرده ایم .
هرگاه میتوانستیم یک سیستم منظم جمع آ وري حق العضويت و اعانه در حزب را بوجود آوریم برای ما امکان میداد تادر ايجاد دفاتر حزبي و تنظیم سفرهای کادرهای رهبری به ولایات در راستای رفع نقایص ذکر شده کار موثری را انجام دهیم و به معرفی حزب میان مردم بپردازيم.با توجه به موارد یاد شده باید به بی نظمی های موجود در حزب پایان داد و از بی نظمی به ایجاد نظم و دسپلین در حزب ، گزار نمود .
تعدادي از روشنفکران نظم و دسپلین در حزب را از مختصات احزاب طرازنوین میدانند درحالیکه برای پیشبرد مبارزه سیاسی لازم است که احزاب با استفاده ازشرایط وامکانات موجود درتنظیم زندگی درون حزبی نظم ودسپلین حزبی را مراعات نمایند .
حزب ما یک حزب مدرن متناسب به اوضاع و احوال سیاسی و متناسب به انکشاف اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی کشور ماست
وبا قاطعیت در راه مدرنیزه شدن گام بر میدارد و ارزشهای قبول شده در یک حزب مدرن را که در اساسنامه حزب تسجیل گردیده است با پیگیری و جدیت عملی میسازد این ارزشها کدام ها اند ؟
1-نهادینه شدن دموکراسی در حیات حزبی ما .
2-حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای مقامات حزبی .
3-حق ابراز نظر،پیشنهاد،انتقاد برای اعضای حزب در جلسات .
4-حق ابراز نظر و تصمیم گیری در ارتباط به سیاست عمومی و جاری حزب بطور مستقیم و یا از طریق نماینده گان منتخب آنها .
5-حق کاندید شدن باحمایت حزب به کرسی های انتخابی در دولت .
6-مستفید شدن از حمایت حزب در امور سیاسی ،اجتماعی و فرهنگی .
7- انجام مسئولیت متقابل حزب و اعضای آن در برابر یکدیگر .
8-حق دفاع برای اعضای حزب در تمام جلسات و مقامات حزبی به شمول کنگره درصورت اتلاف حقوق آنها .
وهمچنان برگزاری انتخابات در تمام سطوح تشکیلات حزبی و در نهایت شرکت نماینده گان منتخب اعضای حزب که از طریق کنفرانسهای ولایتی غرض شرکت در کار کنگره انتخاب میشوند و در تصویب سیاست عمومی حزب (مرامنامه)، تعین سیاست جاری حزب ،تصویب اساسنامه حزب ،انتخاب شورای مرکزی و کمیسیون تفتیش و نظارت مرکزی حزب نشاندهنده تحقق عملی این ارزشها در حزب است .
مهمانان محترم ورفقای حاضر درجلسه کنگره : تعدادي از اعضای حزب خودرا به شوراها ولایتی کاندید نموده اند ، سازمانهای حزبی ما در ولایات مربوطه مکلف اند از آنها در انتخابات حمایت نموده و با به موفقیت رساندن آنها حضور حزب را در شوراهای ولایتی تآمین نمایند .
ما با تدویر کنگره متشکل از نماینده گان منتخب اعضای حزب از سازمانهای حزبی ما در ولایات وبه نماینده گی از ( ) شوراهای محل زیست ومحل کار حزبی که در رابطه به سر نوشت حزب ما در آینده تصامیم مهم اتخاذ مینمایند؛ نشاندادیم که ما یک حزب دموکرات ومدرن هستیم . لازم است توجه نمایم که جامعه ما با جوامع پیشرفته دموکراتیک یک تفاوت جدی دارد،جامعه مایک جامعه در حال بحران امنیتی، سیاسی، اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی و بحران اعتماداست بناً لاازم است با آن برخورد واقعبینانه داشت،و دموکراسی عنصراساسی سسيستم سیاسی حزب ما محسوب میگرددوآن را به عنوان اصل عمده حیات داخلی حزبی خود میپذیریم .
با توجه به آنچه که گفته آمدیم ، میتوان به موارد آتی به عنوان مسایل عمده حیات حزبی ما که باید تأمین گردند اشاره نمود :
1-ایجاد نظم و دسپلین در حزب .
2-ایجاد روابط منظم شورای مرکزی حزب با شوراهای حزبی درولایات و محلات و ایجاد سیستم منظم گزارش دهی و کنترول دقیق بر اجرای تصامیم رهبری حزب .
3-ایجاد یک سیستم منظم مالی که حزب از امکانات بالقوه مادی خود بطور بالفعل استفاده نموده بتواند .
4-نشرات منظم ارگان نشراتی حزب .
5-ایجاد یک سیستم منظم آموزشی برای ارتقای فهم سیاسی فعالین و اعضای حزب بخصوص جوانان و تجهیز انها با افکار جدید در انطباق با مختصات جامعه افغانی .
6-ایجاد یک سیستم منظم آموزشی برای تجهیز فعالین حزبی ما در زمینه کار با اسناد حزبی .
همچنان به اگاهی رسانیده رسانیده میشوند که ،حزب ما پروسه ثبت مجددو راجستر خویش را بتاریخ 6/9/1392 در وزارت عدلیه تکمیل نمود و جواز رسمی فعالیت خویش را بنام حزب ملی ترقی وطن از وزارت عدلیه دولت جمهوری اسلامي افغانستان بدست آورد . حالا وظیفه سازمانها واعضای حزب اند که با استفاده ازامکانات موجود چگونه میتوانند امروزدر رابطه به آینده حزب تصمیم بگیرند . امیدوارم که تصامیم شما حزب را در بیرون رفت از وضعیت موجود در آن کمک نماید و تکانه برای دست آورد ها و موفقیت های بیشتر و در راستای تحقق آرمانهای مشترک ما برای نجات مردم و کشورباشد .
نمايندگان محترم کنگره ، مهمانان گرامی ، خانمها و آقايان !
کنگره حزب ملی ترقی وطن ، بعد از کنفرانس وسيع اين حزب ، در آستانه سومين دور انتخابات رياست جمهوری و شوراهای ولايتی در کشور عزيز ما و در بحبوحه امضای قرارداد امنيتی افغانستان با ايالات متحده امريکا ، که بحران مزمن و همه جانبه سراسر کشور را فرا گرفته است دایر میگردد. وضع سياسی و امنيتی کشور روز بروز بدتر و پيچيده تر ميگردد، جنگ و نا امنی ابعاد گسترده تر کسب ميکند . در اثر مداخلات گسترده و دوامدار خارجی ، بالخاصه مداخلات عريان پاکستان از يکسو ، فساد اداری مدهش ، عدم کارآيي دستگاه دولتی و نبود همکاری مردم با حکومت از سوی ديگر توانمندی نيروهای جنګ طلب را بيشتر ساخته است .
مبارزه برای کسب قدرت و ثروت در درون حاکميت، قدرت اجرائيوی حکومت را زائل ساخته و بر وخامت اوضاع سياسی و امنيتی ميافزايد ضعف ونا کارآيي دولت مرکزی باعث گرديده است تا در اطراف کشور زورمندان ، مستبدین و جاهل ترين افراد زمام امور را در دست داشته باشند . زورمندان محلی ، قوماندانان تنظيمی، صاحبان انجوها، بوروکراتهای فاسد و در رأس مافيای مواد مخدر در کنار تصاحب و غصب داراييهای عامه و شخصی به ابزار سرکوب و آزار مردم تبديل شده اند . حکومت موجود اصل رضايت مردم را بباد فراموشی سپرده و به جنگسالاران باج داده و مشروعيت خويش را که در نتيجه اصل رضايت مردم بر اساس منافع ملی ميسر ميگردد، زير سوال برده است . اين امر باعث افزایش فا صله روزافزون ميان مردم و دولت گرديده است . مردم بحق از دولت متنفر ميباشند . اگر دولت باور مردم را بدست ميآورد ، در دفاع از حقوق و آزاديهای آنها قرار ميگرفت ، مردم با اشتراک خود در جنگ بامخالفین دولتسرنوشت جنگ را بنفع دولت رقم ميزد .
تنفر مردم از اداره فاسد دولتی ، ادامه مداخلات خارجی و حمايت جنگجويان توسط پاکستان و چشم پوشی جامعه جهانی از نقش پاکستان بمثابه مرکز و خاستگاه تروريسم وعدم توجه به زيرساخت های اقتصادی افغانستان بحيث بستر بنيادگرايي و تروريسم اميدهای مردم کشور را در زمينه پايان جنگ تباهکن ، استقرار صلح پايدار ، رشد اقتصادی وبهبود وضع زندگی ، به سراب تبديل نموده است ، توسعه و عمق بحران در ابعاد گوناگون آن گسترش مييابد .
در حاليکه جنگ و ناامنی هر روز از مردم افغانستان قربانی ميگيرد، مردم زير بار فقر توانفرسا ، امراض کشنده گوناگون، مهاجرتهای اجباری، بی خانگی و آواره گی ، بيکاری ، جهالت و بيسوادی نفس کشيده نميتوانند. مشتی جنايت پيشه از مدرک عوايد سرشار قاچاق مواد مخدر ، ، تصاحب و غصب دارايي های عامه و خصوصی مليونر و ملياردر گرديده اند . گسترش شکاف و فاصله بين اين دو گروه اجتماعی، جامعه را بسوی رويا رويي های خونين و فاجعه بار سوق ميدهد .
وضعيت فلاکتبار مردم ما وضعيتی که اين نظام بر مردم ما تحميل ميکند در حقيقت امر اهانت به مقام و جايگاه انسان است .
رئيس جمهور کرزی در يکی از بيانيه های اخيرش با مباهات ادعا نمود که طی چند سال اخيرعايد سرانه ملی مردم افغانستان به ۶۰۰ دالر امريکايي در سال ارتقا يافته است .در حاليکه اين ادعا تا حقيقت فاصله زياد دارد، اکثريت مطلق مردم افغانستان علی الرغم ادعاهای پرطمطراق، زير خط فقر زندګی ميکنند .
حکومت جنگسالاران مانع رشد اقتصادی کشور است . عدم توجه به مطالبات برحق مردم خاصتا جوانان کشور اين نيروی عمران و سازندگی قربانی جنگها و بی امنيتی ها گرديده از پروسه توليد خارج و دسته دسته به سوی دياران دوردست بمنظور کاريابی و عايد رهسپار شده ، در درياها ، جنگلها و دشتهای سوزان به کام مرگ ميروند و هزاران خانواده افغان در سوگ عزيزان شان نشسته اند .
هزاران خانواده و مليونها انسان افغان در داخل و خارج از کشور نسبت جنگ و نا امنی در مها جرت بسر برده و يوغ برده گی رژیم های جبار همسايه های افغانستان را بر دوش ميکشند .
ملياردها دالر کمک جامعه جهانی که بنام کمک به مردم افغانستان ، از مجاری نا مطمئن سرازير گرديده ، توسط گروههای چپاولگر در تبانی بابرخی انجو ها غارت و حيف و ميل گرديده . اين کمک ها در صورت مديريت خوب و شفاف ميتوانست اثر ملموسی بر بهبود زندگی مردم ما داشته باشد .
اطفال افغان ، خلاف تمام موازين پذيرفته شده بين المللی برای لقمه نانی، عوض رفتن به مکتب ، به کارهای شاقه مصروف اند .
زنان اين مناصفه جامعه مردسالار افغانی زير يوغ کمرشکن قيودات و محروميت های قرون وسطايي محکوم بخود سوزی و شکنجه های ګوناګون روحی و جسمی اند . زنان کشور ما از ابتدائی ترين حقوق انسانی ، چون حق تحصيل ، کار ، آزادی انتخاب همسر ، انتخاب شغل و حرفه محروم بوده ، و اين در حالی است که ساير زنان جهان حق سفر به سيارات را از خود ساخته اند، زنان افغان تا اکنون خلاف تمام موازين انسانی ، اخلاقی و مذهبی محکوم به ازدواج های جبری اند .
اعتياد جوانان ، مردان و زنان افغان به مواد مخدر دستآورد ديګر دوران حاکميت موجوداست . بر صدها هزار لشکر معتادين روز بروز افزوده ميشود ، نظام حاکم نا بکار در برابر اين معضله وحشتناک و تباهکن اجتماعی مهر بر لب زده و مافيای مواد مخدر جامعه افغانی را با پامال کردن تمام موازين انسانی، دينی و اخلاقی بسوی پرتګاه نابودی سوق ميدهد.
در چنين اوضاع و احوال تحمل ناپذير، نيروهای سالم جامعه بعد از شوکهای پی در پی ، نسبت عوامل مختلف در تشتت و پراګندګی بسر ميبرند و در وضعيت سياسی کشور بی حضور اند.
تنها اتحاد و همبستګی صادقانه نيروهای ملی و عدالت پسند راه حضور اين نيروها را در وضعيت موجود سياسی کشور خواهد ګشود . حزب ملی ترقی وطن با استفاده از هر فرصت ، وحدت و همبستګی نيروهای ملی و دموکرات را منحيث مسأله مرکزی در پروسه تحولات سياسی و اجتماعی مطرح ساخته است . حزب ملی ترقی وطن معتقد است که تنها با تحقق يک الترناتيف واقعا ملی و دموکراتیک ميتوان به بن بست کنونی و بحران کشنده جاری نقطه پايان ګذاشت . ازين جهت حزب ما در راه بسيج نيروهای ملی و وطندوست ، اتحاد و همبستګی خلل ناپذير آنها و بلند بردن ظرفيت های سازمانی و رهبری سياسی آنها به تلاشهای خستګی ناپذير خويش ادامه ميدهد .
حزب ملی ترقی وطن بمثابه عضو فعال جبهه نجات از بحران در راستای تأمين همکاری نيروهای ملی و وطندوست ، ايجاد روحيه احترام و اعتماد متقابل ، در راه توسعه جبهه نجات از بحران با پذيرش افراد ، سازمانها و احزاب جديد صادقانه کار و پيکار مينمايد .
حزب ما معتقد است که ايجاد يک دولت واقعا ملی ، ممثل اراده مردم افغانستان ، بدون تحکيم وحدت ملی وسياسی مردم افغانستان ميسر نيست . تشکيل دولت ملی حافظ منافع ومصالح مردم ، که دارای ظرفيت و توانمندی برای بيرون کشيدن کشور از بحران جاری ، تامين صلح سراسری و پايدار ، مدافع حقوق و آزاديهای مردم ، استقلال ، حاکميت ملی و تماميت ارضی باشد ، به آرمان تاريخی مردم ما مبدل شده است .
حزب ما برآورده ساختن اين آرمان والا و مقدس مردم خويش را درصدر وظايف وطنپرستانه خويش قرار داده است .
تاريخ سياسی افغانستان هميشه شاهد تغير حکومت و بدست آوردن قدرت سياسی از طريق زور ، خشونت و استعمال سلاح است . اين سنت ناپسنديده باعث شده است تا بعداز رسيدن به قدرت اصل رضايت مردم برای حکومتداری فراموش ګردد . با تأسف سياست در کشور ما تا هنوز با تعصب ، تبعيض ، افراط ، زورګويی و خشونت همراه است . سياستمداران متعصب ، تبعيض ګرا ، افراطی و زورګو هميشه مردم افغانستان را به خاک سياه نشانده اند . آنها بی عاطفه ، سنګدل و خونريز اند .
ما در قرن بيست ويکم زندګی ميکنيم . در عصر ما زندګی انسان و جوامع انسانی با سرعت بی مانند در تغير و تحول است . قانون تغير بر همه چيز، تمام پديده ها و کليه ارزشها مستولی است . افکار ، نظريات ، عقايد و سياست هانميتوانند که با تغيرات اشکار در زندګی ، اقتصاد و نورمهای اجتماعی ، تغير نکنند . تمام عرصه های زندګی دستخوش تغيرات در مسير تکاملی است .
ماده چارم قانون اساسی کشور مشعر است که : حاکميت ملی در افغانستان به مردم تعلق دارد که توسط آنها يا نمايندګان آنها عملی ميګردد .
به تأسی از احکام قانون اساسی افغانستان اينک سومين دوره انتخابات رياست جمهوری و شوراهای ولايتی در سال آينده برګزار ميګردد. انتخابات بمثابه عنصر مرکزی دموکراسی به مردم امکان ميدهد تا با شرکت عملی در پروسه تشکيل ارکان ومقامات اصلی دولت مبتنی بر اراده و رضايت مردم سهم بګيرند . انتخابات آزاد و رقابتی ، عادلانه ، شفاف و دموکراتيک ،غير مهندسی شده و غير فرمايشی ميکانيزمی است ، که رای مردم، اراده و رضايت مردم را به حکومت تبديل ميکند . برعلاوه انتخابات روندی است که انتقال مسالمت آميز قدرت را ممکن ميسازد و قدرت را در جهت منافع ملی مردم استخدام ميکند . ما در انتخابات آينده رياست جمهوری نه تنها رئيس جمهور و شوراها ی ولايتی را انتخاب مينمائيم ، بلکه در صورت انتخاب درست و دقيق، نيروی مردم را به قدرت حاکمه تبديل ميکنيم . وقتی رئيس جمهور و رئيس شورای ولايتی قدرت حاکمه و قدرت بالفعل و بالقوه مردم را درک کند، ابدأ جرأت مخالفت با مردم ، اراده و رضايت مردم نخواهد کرد . در غير آن مردم از حق خويش در مورد خلع زمامدار از صلاحيت های اجرائيوی استفاده خواهد کرد . دموکراسی حق خلع نمودن زمامدار را موازی با حق مردم برای انتخاب زمامدار برسميت ميشناسد . دموکراسی حکومت مردم ، بالای مردم ، برای مردم است . در نظام های دموکراسی مردم حق نظارت و کنترول بر فعاليت های حکومت دارد . مردم بر اساس قانون اساسی افغانستان مرجع اصلی قدرت ، مرجع مشروعيت قدرت ، مرجع نظارت بر قدرت و مرجع قانونيت قدرت است .
ميخواهيم حکومت ملی ممثل اراده سياسی مردم داشته باشيم ؟
پس اراده سياسی مردم تنها در انتخابات آزاد و عادلانه بازتاب يافته ميتواند . انتخابات مردم را عملا برای تعين سرنوشت سياسی شان به حرکت در می آورد . انتخابات زمينه ايست که مشارکت سياسی مردم را در پروسه های سياسی عملی ميسازد .. انتخابات رقابتی به مردم چانس ميدهد تا با استعمال رأی خود به کانديد مورد نظر خود کمک نمايد ، اداره قدرت دولتی را بدست ګيرد . ممکن است کانديدان از لحاظ مضمون و محتوای اجندای شان ، سوابق تاريخی و خصوصيات شخصی جوابګوی مطالبات انتخاب کننده ګان نباشند ، بهر صورت انتخاب کننده ګان فرصت دارند تا از نظر شان به کانديد نسبتا مساعدتری، رای بدهند .
حزب ما با وجود نارسايي ها در زمينه روشنګری و آګاه سازی مردم ، بمنظور اشتراک آګاهانه شان در حيات سياسی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنګی جامعه ، بر نقش روشنفکران وطندوست در امر بيداری ، بسيج و سازماندهی مردم تأکيد مينمايد . روشنګری ، تبليغ و ترويج انديشه های نوين و دموکراتيک ، دموکراسی را در حيات سياسی و اجتماعی نهادينه ميسازد . روشنګری بايد بنياد و تهداب دموکراسی را تشکيل دهد. دموکراسی و آزاديهای مردم مرهون امر بزرګ روشنګری است .
بر سازمانها ، احزاب سياسی ، روشنفکران و نهادهای جامعه مدنی است تا در امر بسيج و بيداری مردم و بلندبردن سطح آګاهی سياسی آنها بکوشند و مردم را متوجه اين امر خطير سازند که حين استعمال رای مسؤليت خويش را در برابر کشور و مردم خود فراموش نکنند . چون با رأی خود نه تنها برای خود بلکه برای جامعه انتخاب مينمايد.
وظيفه ماست تا مردم را بدون آنکه اسقلاليت فردی آنها آسيب ببيند ، در زمينه انتخاب درست کمک نمائيم . مردم از ميان کانديدان بايد کانديدی را انتخاب نمايند که دارای دانش ، مهارت مسلکی و تخصصی باشد . انسان پاک ، پرهيزګار و با تقوا باشد و در جنګهای خونين داخلی شرکت نه داشته ، تا به تمام اقشار و اصناف جامعه مصدر خدمت ګردد و حمايت و پشتيبانی همه را در امر عمران و بازسازی کشور جلب کرده بتواند . کسی را بايد انتخاب نمايند که ظرفيت و توانمندی فزيکی امور را داشته باشد ، دارای ذکاوت و هوشياری ، فعال ، پرتلاش و پشتکار باشد کانديدی شايسته اعتماد مردم است که صلاحيت ، قابليت ، جرأت و شهامت اجرای اموررا داشته باشد ، حاکميت قانون را در عمل تأمين ، با مفسدين و خائينين آشتی ناپذير و در برابر نيازمنديهای نيازمندان و حقوق انسانی انسانها حساس ، دلسوز و مهربان باشد .
کسی شایسته اعتماد مردم است که قابليت اعتماد بر ديګران و توانمندی کارمشترک با ديګران و مخالفين خود داشته باشد . کانديدی شايسته رای و اعتماد مردم است که بتواند همکاری مردمان افغانستان و مساعدتهای جامعه بين المللی را با مردم مظلوم اين کشور تأمين نمايد .البته تیم کاندید نیز باید دارای شرایط ،مواصفات وتوانایی های فوق الذکر باشد .
وظيفه آګاهان سياسی است تا مردم را در باره مسايل حيات درونی جامعه آګاهی لازم سياسی دهند . اين امر بنوبه خود ضامن انتخاب سالم مردم است . انتخاب سالم مردم حفاظت و نګهداری حقوق و آزاديهای مردم را تضمين ميکند . مردم بايد نه تنها حقوق بلکه مسؤليتها و وجايب خود را در برابر جامعه و کشور نيز بشناسند . انتخابات بمثابه آغاز کار، امکان و فرصت خوب برای بيداری مردم است ولی آګاه ساختن مردم برای انتخاب سالم ، شرکت فعالانه مردم در پروسه های دموکراتيک و نظارت بر فعاليت های حکومت کار دوامدار و دراز مدت است . داشتن دموکراسی امر حياتی است ولی سلامتی دموکراسی با رعايت ارزشهای دموکراتيک امر حياتی تر بشمار ميرود .
اما مقدم بر همه مسئله امنيت انتخابات شرط لازم انتخابات آزاد ، عادلانه ، ديموکراتيک و شفاف است.
حزب ما در حاليکه از ماموريت های دقيق ايالات متحده امريکا و آيساف در مورد تعقيب و سرکوب دهشت افګنان در داخل کشور حمايت ميکند ، اغماض جامعه بين المللی در رأس ايالات متحده امريکا را در مورد پاکستان بمثابه خاستګاه بنيادګرايي، تروريسم و دهشت افګنی جدأ محکوم ميکند . چون اين اغماض، با دوام جنګ و بی ثباتی در افغانستان و ريختن خون افغانهای مظلوم و بی ګناه همراه است . درين خصوص چشم پوشی و اغماض مشهود ايالات متحده امريکا بعد از امضای توافقنامه همکاريهای ستراتژيک با افغانستان و بعد از عکس العمل شديد مقامات پاکستانی در برابر حمله امريکا و قتل اسامه بن لادن در جوار اکادمی نظامی پاکستان در اسلام آباد تعجب نه تنها افغانها ، بلکه تمام جهانيان و بشريت را برانګيخته است . موقف ايالات متحده امريکا در برابر پاکستان نقش ايالات متحده امريکا را در عرصه مناسبات بين المللی زير سوال برده است .
پاکستان بازی پيچيده و خطرناکی را بر سر طالبان با افغانستان و غرب آغاز کرده است تا اکنون به خواست مکرر افغانستان ، غرب و امريکا در زمينه متقاعد ساختن طالبان افغان به مذاکرات صلح تن در نه داده است . در حاليکه پاکستان از همکاری درين راستا و جايګاه بين المللی آن ازين بابت و منافع ناشی از آن را بخوبی آګاه است ولی جنګ افغانستان را سودآورتر تشخيص داده است .
البته درين ميان نه ميتوان دستيابی پاکستان به چنين جايګاهی را فقط محصول مهارت پاکستان دانست، بلکه سياست های مبهم غرب و اغلب اشتباه آميز امريکا در افغانستان ، در برابر پاکستان و طالبان نيز درين وضعيت نقش اساسی دارد .
اتفاقا سياست های مبهم و اغماض آميز غرب در برابر پاکستان و موضعګيری های منفعلانه حکومت افغانستان در کنار حضور پر رنګ ګماشتګان ای-اس-ای در اداره حکومت ، فساد اداری ګسترده ، مديريت ضعيف و عدم توجه حکومت به امور بهبود زندګی مردم، در تشجيع تروریستان به ادامه جنګ ، کمتر از حمايت مستقيم پاکستان ازين ګروه مؤثر نبوده است .
پاکستان با حربه تروريسم نه تنها افغانستان، بلکه تمام جهان صلحدوست را ګروګان ګرفته است . پاکستان ميخواهد طالبان پاکستانی را محدود به همکاری های شان به طالبان افغانی و ګروههای تروريستی ضد هند سازند . درين صورت طالبان پاکستانی برای اهداف پاکستان در خدمت پاکستان اند . چنين است موقف متحد مبارزه با تروريسم بنام پاکستان !
ولی خوشبختانه. پاکستان متحدين سابق خويش را به تدريج از دست ميدهد و به سوی انزوای بين المللی روز افزون سوق ميګردد .
چين بمثابه دوست عنعنوی پاکستان با تغير سياست ها در برابر هند و درک نقش پاکستان در امر تربيت نظامی آيغوريهای آنکشور از پاکستان دوری جسته و به صلح و ثبات، همکاری و مناسبات دوستانه با کشورهای منطقه ارجحيت قايل شده است .
جنګ تروريستان عليه کشور ما، جنګ اعلام نا شده پاکستان عليه افغانستان عزيز است .
حزب ما جدا خواستار تحريم های همه جانبه بين المللی در پهلوی راه حلهای سياسی و فشارهای ديپلوماتيک عليه دولت تروريست پرور پاکستان است .
پاکستان از برخی کمکهای آژانس توسعه بين المللی ايالات متحده امريکا در راه امور انکشافی و باقيمانده جمع منابع داخلی خويش را بمنظور توسعه و ګسترش شبکه های تروريستی و اهداف تسليحاتی استفاده ميبرد .
حزب ما منحیث بخش از ملت افغان به وجود دايمي پايگا هاي قواي خارجي موافقه كر ده نميتواند ولي بنا بر ضرورت مبارزه با تروريزم و براي قطع مداخلات خارجي براي دوره معين حضور و همكاري قواي بين المللي لازم است .
روی این ضرورت ،حزب ما از امضای قرارداد امنيتی بين افغانستان و ايالات متحده امريکا حمايت و پشتيبانی ميکند و باور دارد که اين امر به ثبات اوضاع در کشور محبوب ما افغانستان و منطقه کمک خواهد کرد . افغانستان راه مستقل توسعه و انکشاف همه جانبه را با کمک های ايالات متحده و جامعه بين المللی طی خواهد کرد و تروريستان درک خواهند کرد که افغانستان مسير انتخاب شده ترقی و پيشرفت همه جانبه را تعويض نخواهد کرد و طبق ميل تروريستان به عصر حجر باز نخواهد ګشت .
اشتراک کنندگان محترم کنگره !
حزب ما در جريان مبارزات پيګير، توانمندی خويش را برای نوسازی در انديشه و عمل خويش ثابت ساخت ، و کنګره حاضر وظايف خطير انرا در شرايط جديد ، در پيوند و مطابقت کامل با واقعيت های موجود کشور و جهان تعين خواهد کرد .
اجازه دهيد تا به خاطر نجات مردم از وحشت جنګ ، وبه منظور استقرار صلح سراسری ، حاکميت قانون ، شګوفانی اقتصادی ،سياسی ،اجتماعی و کلتوری مردم رنجديده ما برای کار سازنده کنګره موفقيت های بزرګ ارزو نمايم .
زنده باد افغانستان.
سربلند باد مردم افغا نستان
تحقق دموکراسی ودسپلین حزبی جوهر زندگی حزبی ماست
به پیش به سوی تحقق فیصله های کنگره حزب